داشت خوش می گذشت ، چرا بزرگ شدیم ؟
از
محمد فتاحی
1403
تفسیر ویدیوی دوران کودکی
بعضی از انسانها وقتی بازیهای دوران کودکی را می بینند دوست دارند، کاش در همان دوران کودکی باقی می ماندند. سوال این است ، این تصور باطل است وخیالی ؟ یا انسانها ناچارند همگام با تحولات جسمی به تحولات درونی تا حد ممکن برسند. به عنوان نمونه ایلان ماسک در حال حاضر آیا دوست دارد در همان کودکی بماند؟ یا ،با تحولاتی را که شکل داده دورانی به مراتب شرین تر از دوران کودکی را احساس می نمایند. به نظر میرسد ،حس تمایل به کودکی و بازگشت به آن دوران، نه تنها با تحولات جسمی بلکه با تحولات درونی و روانی نیز مرتبط باشند. این حس ممکن است نتیجهی تجربه شخصی، زمینههای فرهنگی و اجتماعی و نیز تغییرات شخصیتی فرد باشند. در حالی که ممکن است برخی به سادگی تمایل به بازگشت به گذشته داشته باشند، دیگری ممکن است با تمام وجود خود، به دنبال رشد و خلق آیندهای جدیدی تری باشد. بنابراین به صورت خلاصه بعضی تفاسیر ، از دیدگاه روانشناسی به ویژه دیدگاه اریکسون که مراحل مختلف زندگی را از یک سالگی تا پایان زندگی دسته بندی کرده بیان میگردد. به این امید والدین با آشنایی با این دورانهای مختلف بهتر بتوانند فرزندان خود را پرورش دهند و در مقاطع حساس یار و پشتیبان آنها گردند تا به جای تمایل به مسیرهای نومیدی، انها را راهنمایی نمایند، تا بر رشدو شخصیت آنها اثرات مفید و سازنده را داشته باشد.
۱- نوستالژی :
نوستالژی به عنوان یک احساس عمیق اندوه و علاقه به گذشته تعریف میشوند. پژوهشها نشان میدهند که این احساس میتواند به بهبود روانشناختی منجر شود و به افراد کمک کند تا با چالشهای ( 1 ) حال حاضر خود کنار بیایند. نوستالژی میتواند ادراک ما از گذشته را به شکل مثبت، تحت تأثیر قرار دهند و به همین دلیل ممکن است فردی که به یاد بازیهای دوران کودکی خود افتاده، احساس کند که آن زمانها بهتر از حال حاضراست.
۲- تغییرات طبیعی:
انسانها به طور طبیعی با گذشت زمان دچار تغییرات جسمی و روحی میشوند. در دوران کودکی، زندگی کمتر شامل مسئولیتها و پیچیدگیهای بزرگسالی است و این میتواند احساس عدم رضایت از زندگی فعلی را برای فرد به وجود آورد. بر اساس نظریهی رشد اریکسون (2 )، مراحل زندگی انسان شامل چالشهای مختلفی است و اصولاً هر مرحله با ویژگیها و مسئولیتهای خاص خود همراه است .
اریک اریکسون، روانشناس مشهور، نظریهای مطرح کرده است که شامل هشت مرحلهی رشد روانی اجتماعی است. هر یک از این مراحل با یک بحران یا چالش خاص همراه هستند ، فرد در هر مرحله باید آن را تجربه نمایند، تا رشد صحیح روانی و اجتماعی را به دست آورند. مراحل مختلف زندگی از دیدگاه اریکسون عبارتند از:
- مرحله اول اعتماد : اعتماد در برابر بیاعتمادی (تولد تا ۱ سالگی)
در این مرحله، نوزادان به محیط خود و به ویژه به مراقبان خود اعتماد یا بیاعتمادی را شکل میدهند. اعتماد در نتیجه دریافت محبت و مراقبت مناسب ایجاد میشوند. - مرحله دوم خود مختاری : خودمختاری در برابر شرم و شک (۱ تا ۳ سالگی)
در این سن، کودکان به مرور زمان استقلال بیشتری پیدا میکنند و باید در میان خودمختاری و احساس شرم کوشا باشند. - مرحله سوم ابتکار : ابتکار در برابر گناه (۳ تا ۶ سالگی)
در این مرحله، کودکان به فکر ابتدایی و خلاقانه روی میآورند، اما ممکن است احساس گناه نیز در نتیجه شکستها یا افکار نادرستشان به وجود آیند. - مرحله چهارم :دشواری در برابر سازگاریها (۶ تا ۱۲ سالگی)
در این سن، کودکان شروع به یادگیری مهارتهای اجتماعی و فکری میکنند و به مرور زمان باید در برابر احساسات دشوار و ناتوانی در انجام وظایف متفاوت با دیگران مقابله کنند. - مرحله پنجم هویت: هویت در برابر سردرگمی (۱۲ تا ۱۸ سالگی)
نوجوانان در این مرحله برای پیدا کردن هویت خود و شناسایی ارزشها و باورهای خود تلاش میکنند. چالش پیوستن به گروهها و شناخت خود نیز در این سن حائز اهمیت است. - مرحله ششم صمیمیت: صمیمیت در برابر انزوا (۱۸ تا ۴۰ سالگی)
در این مرحله، افراد باید به روابط نزدیک و صمیمی دست یابند. عدم موفقیت در این زمینه ممکن است به احساس انزوا منجر شود. - مرحله هفتم تولید: تولید در برابر رکود (۴۰ تا ۶۵ سالگی)
در این مرحله، بزرگترها باید به فکر ایجاد محصولاتی باشند، که ارزشهای فرهنگی و اجتماعی را نقل کنند. احساس رکود زمانی احساس میشود که فرد حس کند زندگیاش بیمحتوا است. - مرحله هشتم یکپارچگی: یکپارچگی در برابر ناامیدی (۶۵ سالگی به بعد)
در آخرین مرحله، افراد باید به مرور زندگی خود را ارزیابی کنند و به حالت یکپارچگی برسند. اگر آنها از زندگی خود راضی باشند، احساس یکپارچگی و رضایت خواهند داشت، اما اگر زندگی را ناکامی ببینند، ممکن است با احساس ناامیدی روبرو شوند.
این مراحل نه تنها نشاندهندهی تغییرات در زندگی فردی هستند بلکه بر تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر رشد شخصیت هر فرد نیز تأکید میکنند.
۳. پتانسیل بزرگسالی:
در بیشتر موارد، بزرگسالی نیز با فرصتهای جدید و قابلیتهای بیشتر همراه است. به عنوان مثال، ایلان ماسک، از آن جایی که به دنبال نوآوری و پیشرفت در زمینه تکنولوژی و علم است، مفهوم پیشرفت و تحول را به عنوان یک جنبه شیرین و ارزشمند از زندگی میبیند. او ممکن است از تجربیات کودکانه خود به عنوان منبع الهام یاد کند، اما از دیدگاهش رشد و تحول در بزرگسالی برای او حائز اهمیت است.
از سازنده این ویدئو و کسب اجازه از ایشان ،که من از طریق رسانه ها با ان آشنا شدمو تفسیری بران نوشتم ،قدر دانی می نمایم.
منابع:
Sedikides, C., & Wildschut, T. (2016). Nostalgia: Past, present, and future. *Current Directions in Psychological Science*-1
2- Erikson, E. H. (1963). *Childhood and Society*. W.W. Norton & Company.