این نوشته در سال 1391 در سایت بانه پدیا دانلود شده است. در زمان بارگذاری جدید   با تغییراتی مواجه شده ( ضمیمه ها) ، لطفا همراه با مطالعه این موضوع  کلیپ هایی مانند قطار زندگی ، بیایید قدر همدیگر را بدانیم ،  بهترین داروها کدامند، از پیر مرد حکیمی پرسیدند...  ببینید، چون فوق العاده آموزنده هستند.

هنر بهتر زیستن

از

 محمد فتاحی

 

 

چکیده:

صفحات زندگی انسان گاهی سفید و نا نوشته باقی می مانند و زمانی مملو از گرفتاری و ناراحتی و لحطاتی مملو از شادی هستند.نویسنده این صفحات کسی غیر از خود ما نیست، می توانیم در تمام طول حیات ، با بهترین شیوه های ممکن خوب بنویسم و جایی برای گرفتاریهای روزمره و یا حتی جایی برای صفحات خالی باقی نگذاریم . برعکس گاهی با تنبلی و سستی و زمانی با رفتارهای نا درست فضای صفحات زندگی خود را آنچنان تیره و تار می کنیم ،که جز ظلمت و تاریکی چیزی باقی نماند؟ وقتی در این گرداب بی انتها قرار می گیریم گاهی از خود می پرسیم ؟ چرا فاقد پنجره ای برای تابیدن نوری در این فضای بیکران هیستیم ؟ چگونه باید آنرا ایچاد کرد؟آیا امکان پذیر است؟

 هنر بهتر زیستن :

من چون در زمینه گیاهان اطلاعات بیشتری دارم می کوشم عملکرد گیاهان ( منظور از گیاهان درختان ، درختچه ها ، بوته ها ، گیاه یکساله و چند ساله  است ) و تدابیری که برای تداوم حیات در شرایط عادی و بحرانی می اندیشند برای درک بهتر، هنر بهتر زیستن را بیان نمایم  ، باشد دریچه ای نو، برای  هوشیاری و توانمندیهای درونی ما را بر انگیزد تا ما هم  به بهترین شیوه ممکن اقدام نماییم.
هنر  بقا و زیستن  را ، می توان گفت  ،  به طور ارثی در ژن  ( وراثت )های هر موجود زنده ای شکل داده است . این هنر ها در مورد انسانها هم ارثی و هم  اختیاری هستند و در مورد گیاهان غالبا ارثی هستند.
با نگاهی بسیار کوتاه به سبز شدن یک دانه بذر در دل خاک، در دل تاریکی زمین، توجه کنید . دانه بذر را به هر طریقی راست ، کج ، افقی ، قائم ، مورب و خلاصه به هر شیوه ای در زمین بکاریم ، دانه بر اساس سرشتی که در نهاد(ژنها) آن  نهفته است ، سعی می کند جایگاه خود را اول مسقر نماید و در فصل مساعد که رطوبت و گرما ( اغاز فصل بهار ) برای رویش آن فراهم میگردد ، آغاز می نمایند.

ابتدا  دانه ، رطوبت را جذب و  باد می کند. سپس نو نهال کوچک داخل بذر رشد و با خارج شدن از پوسته بذر به دو شیوه عمل  می نماید.   بخش هوایی آن ،  با  مهارتی خاص سر از زمین تاریک درآورده و خود را به جهانی نورانی که حداقل نیمی از ایامش روشنایی است،  می رساند و نیمه دیگر برای دست یابی  به مواد غذایی و استواری و پایداری گیاه راهی اعماق زمین می گردد.  تا با ریشه دوانی چه بصورت افقی یا عمودی و یا ترکیبی از آنها وظیفه خود را در قبال  نبات برای جذب مواد غذایی و اب ، به انجام برساند، طبیعی است که ساختار خاک متفاوت است در قسمت های رویی خاک آب و مواد غذایی  بیشتر است ، همزمان که هوا گرمتر میگردد ،  اگر ریشه با کمی آب مواجه گردد ، ناگریز ریشه دوانی را در ابعاد مختلف  افزایش تا به آب مورد نیاز دسترسی پیدا کند. در کل ریشه با جستجوی فراوان در تمام طول حیان گیاه ( درختان و گیاهان چند ساله )می کوشد،  وظیفه خود را به بهترین شیوه ممکن دنبال  اجرا نمایند.

ساقچه با خارج شدن از درون خاک  با تولید شاخه  و برگ  و پربار شدن آنها ، چند وظیفه را بر عهده میگیرند. اول انتقال اب و مواد غذایی که ریشه آماده کرده از طریق اوند های چوبی به برگها انتقال می یابند ، برگها کارخانه  های تبدیل مواد غذایی خام به مواد پرورده ( قابل استفاده برای رشد گیاه ) هستند،  همزمان ، در زیر برگها منفذهای  ریزی قرار دارند  تا از طریق  آنها هوا  را جذب نمایند و ازعناصر مختلفه هوا برعکس انسانها و سایر حیوانات که اکسیژن را جذب و بقیه را در باردم بر میگردانند ،  گیاهان فقط کربن( عنصری که برای جانوران مضر است )  آنرا جذب و  با مواد غذایی در هم آمیخته تاباشیره پرورده مخلوط و  غذای آماده را از طریق اوندهای ابکشی به تک تک سلولهای گیاه انتقال و از آن تغذیه  نمایند و نبات به این طریق به رشد و نمو خود  در طول حیاتش ادامه دهند.

ماحصل همکاری ریشه و اندامهای هوایی به طور مستمر در تمام طول حیات گیاه ادامه می یابد ، تا گیاهی تنومند ، قوی ، پر بار ، شاداب و سرحال شکل گیرد.

اگر خشکسالیها فرارسند ، وظایف ریشه ها سخت تر و برای جستجوی آب راهی اعماق پاینن تر زمین میگردند، اگر به صخره های سنگی برخورد کنند ناچارند صخره را دور زده تا خود را به منابع آبی برسانند.  همزمان  اندامهای هوایی می کوشند با روشهای بهتر در مبارزه با گرمی هوا و کمبود منابع آبی اقدامات بهتری را در پیش گیرند تا باعث پژمردگی و خشک شدن گیاه نگردد.

ساده تر بیان نمایم گیاهان برای شرایط های عادی و اضطراری  تنشهای محیطی با ارائه راهکارهای مناسب میکوشند خود را با هر گونه شرایط مناسب و نامناسب هماهنگ سازند تا بقا و پایداری خود را تضمین نمایند.

به عبارت ساده تر ساقه و ریشه هر کدام در یک فضای خاص  با صبر ، شکیبایی ، مقاومت در برابر ناملایمات، با همتی بلندو قامتی استوار  در یک هماهنگی کامل برای رسیدن به سرسبزی ، تولید بذر و به جای گذاشتن نسلهایی از خود ،همکاری مشترکی را برقرار می سازند، اما یکی در نور و دیگری در تاریکی ، ولی یار و مدکار همدیگر می گردند.


در این تصاویر(از راست به  چپ ) نمایی از گیاهچه داخل بذر ،مراحل مختلف سبز شدن دانه در دل خاک و نمایان شدن اندامهای هوایی و زمینی و ، ساقچه و ریشچه  را در سه تصویر بالا می بینید .

آنچه از رهگذر این ارتباط تنگاتنگ حاصل می گردد ، نباتی تنومند ، کارا به انجام وظایف حاصل می گردد ، تا بذر های تولید شده از آنها باز به توانند ، این فرایند را مجددا تکرار و سبب ازدیاد و توسعه نباتات در جهان هستی گردند.

حتما می دانید که پایه مواد غذایی همه موجودات زنده روی کره زمین ، از مواد گیاهی  شکل میگیرند.  اگر گیاهان با انهمه فراوانی وجود نداشته باشند، هیچگونه حیواناتی از کوچک تا بزرگ ، قادر به ادامه حیات نخواهند بود. پس حفاظت از گیاهان برای ادامه بقای حیوانات باید مورد توجه (  برای کسب اطلاعات بیشتر می توان به هرمهای اکولوژی نگاهی بیندازید تا قدر و قیمت گیاهان را دریابید.   ) همگان قرار گیرد.  آخرین مطالعات نشان داده که گیاهان غالبا در زمانهای پایانی عمرشان می کوشند با تولید بیشترین میزان بذر ، نسلهای آینده خود را توسعه دهند، و حتما میدانید که عمر بعضی از درختان در جهان بیش از 2 تا 3هزار سال بیشتر است.

ساده تر عرض نماییم اینگونه درختان شناسنامه واقعی تمامی رخداد های اقلیمی شکل گرفته در طول زمان هستند و با انجام برش های دیسکی از تنه درختان می توان به ترسالیها ، خشکسالیها در طی زمانهای متمادی پی برد و فهمید در طی هزار ساله گذشته چه سالهایی تر سالی و چه سالیهایی خشکسالی بوده است.  دانشمندان و اقلیم شناسان با این روشها می توانند به دوره های خشکسالی در طی سده های قبلی ، دسترسی پیدا نمایند.

در تصویر دست راست نمایی از ریشه درختان را می بینید که خداوند چگونه در انتهای این ریشه ها، مته های حفاری را قرار داده تا به هر سو بگردند و آب و مواد غذایی لازم را فراهم نمایند.
در تصویر دست چپ نمایی از یک جنگل بلوط را می بینید که چگونه در مناطق نیمه خشک کشور با ریشه دوانی عمیق در دل خاک، مواد غذایی ، استواری و پایداری درخت را در همه شرایط عادی و بحرانی فراهم می نمایند و گاهی طول ریشه از چندین کیلومتر طولانی تر خواهند بود، تا با کاویدن در دل خاک به طور عمودی و افقی  برای دسترسی به منابع آبی و مواد غذایی در تلاش باشند.

گیاهان در طول زمان زندگیشون سعی می کنند در تر سالیها  زندگی  و در خشکسالیها با مدارا کردن و جستجوی بیشتر در اعماق خاک ، کاهش تعداد برگها و حتی زمان رویش …. پیروزی بر رقبا برای چذب و مواد غذایی  بر مشکلات پیش آمده فایق گردند.

فکر نکنید گیاهان در مقابله با تنش ها ، استرسها، خشکسالیها ، بیماریها ، افات فاقد کارایی هستند. بدانید در یک جنگل نرمال ( بدون دخالت انسانها ) سایر گونه های حیات وحش موجود در جنگل هر کدام نقش های کلیدی ارزنده ای را ایفا می نمایند. زمانی چنگل پویا و سازنده است که همه گونه های گیاهی که در طی زمانهای طولانی از طریق انتخاب طبیعی در ان جنگل مستقر شده اند ، می توانند با همه انواع جانوران ، پرندگان ، خزندگان ، میکرو ارگانیزمهای داخل خاک با بهترین شیوه ممکن زندگی و همزیستی برقرار نمایند. اگر در زمانهایی افات یا بیماریهایی حادث گردد ، به طور طبیعی طی چند فرایند ساده می توانند آفات و امراض شکل گرفته را نابود سازند.

اما اگر انسانها با دخل و تصرفهای نا متوزان بخواهند ساختار طبیعی جنگل را جهت فعالیتهای کشاورزی ، باغداری ، صنعتی ، زیرساختهای عمرانی تکه تکه و جنگل را از حالت پیوسته خارج و گسسته نمایند ، اولا  عملکرد جنگل هاکاهش می یابند ، بردباری و آستانه های اکولوژیکی آنها  بهم می ریزد ، خود احیایی و خود تنظیمی  دچار مشکلات میگردند. به دنبال آن  آفات و امراض گسترش می یابند ثانیا مسکن و ماوای انواع گونه های مختلف حیات وحش از بین خواهند رفت ، تعداد اندکی از جانوران که نقش کلیدی را ایفا و باعث تنظیم تعداد انواع گونه های جانوری ، پرندگان یا خزندگان …  در طبیعت می شدند با از بین رفتن آنها نظم و انظباط حاکم بر جنگل متزلزل شده  و همزمان باعث گسترش آفات و امراض متعدد و از بین رفتن درختان ارزشمند ، جانوران کنترل کننده ، شده و جنگل به سمت قهقرایی خواهند رفت .

دقیقا در عرصه جنگلهای کشور و به ویژه زاگرس ، اگر در طول دو سه دهه گذشته ،با پدیده  زوال جنگلهای زاگرس مواجه شده ایم ،  چون در پاسداشت، از  این منابع ارزشمند کوتاهی کرده ایم ، انها را  منابع خدادادی تصور و هر گونه برداشت و دخل و تصرف را عادی تصور میکردند. بنابراین با ایجاد تغییرات گسترده در منابع طبیعی تجدید شونده ، نه  تنها بهترین و مرغوبترین گونه های گیاهی و جانوری را از دست  خواهند رفت ، از انبوهی جنگلها کاسته شده ، جنگلها از حالت پیوستگی خارج و گسسته خواهند شد  … افات و امراض قراوان  بعد از تخریبها که قبلا بخشی از فرایند طبیعی جنگل بودند ، این بار به شکل افات و امراض عمل می نمایند.

امروزه  اگر  در این عرصه ها بذری بکاریم ، نهالی کشت گردد ، به دلایل متعدد قادر به سبز کردن و استقرار نخواهند بود  یا اگر تعداد اندکی  قادر به زنده مانی گردند با آغاز فصل خشک از بین خواهند رفت . زیرا خاکها فشرده شده اند ، برگها در اثر بارش و سیلابها به دلیل کوهستانی بودن منطقه از دسترس خارج میشوند ، اقلیم سالهاست به سمت خشکسالی میروند…..
اگر دانه  مورد نظر ما بذر گندم و ذرت و دیگر حبوبات قابل مصرف باشد قدمش بر این کره خاکی،  مایه آرامش انسانها  خواهند شد . اگر علف هرز و نا بجا و هرجایی باشد ، هر کجا سبز گردند ، قبل از رسیدن به مرحله میوه و بذر دهی  از زمین  خارجشان می کنند و دورش می ریزند. اما خداوند در سرشت آنها سیستمهای تدافعی ویژه ای پدید آورده که با دهها و صدها بار کندن و  نابود شدن از بین نمیروند .  تا ما در مبارزه با اینگونه گیاهان درس زندگی و راه پیشرفت را بیاموزیم .
اگر  در مناطق کوهستانی قرار گیرند بخت و اقبالشان  به مراتب بیشتر از مناطق تحت پوشش انسانها (در دشت ها…) خواهند بود .
اگر بذر درخت باشد چه مثمر و یا غیر مثمر دوام بیشتری خواهند یافت . اگر درخت  بلوط باشد دوام و پایداریش چندبرابر  نسل آدمیان ادامه خواهند یافت و از آن بالا نظاره گر پایان نسل انسانها و دیگر موجودات خواهند بود. این درختان چون قرنها دوام می یابند دهها ترسالی و خشکسالی را از سر می گذرانند. در سالهای معمولی دوایر سالیانه آنها  یکنواخت ، در خشکسالیها دوایر سالیان آنها  باریک و بهم پیوسته ( رشد محدود )  خواهند شد.

برش عرضی درخت از بیرون به داخل
1-    پوست درخت
2-    دایر سالیانه هر دایر ه نماینده یک سال رشد
3-    قسمت تیره  همان دوایر سالیانه ای هستند که در ابتدای رشد شکل گرفته و کم کم با تغییر رنگ پوسیده و وسط درخت پوک میگردد.

عالمان منابع طبیعی دریافته اند که می توان از این درختان که سرنوشت ما و آبا و اجداد ما را دیده و تجربه کرده اند و آب و هوا های چند صد ساله را دیده اند. می توان چند سئوال مهم را طرح و پاسخ لازم را از  آنها دریافتمرد.

با  فرو بردن مته سن سنج ( سال سنج ) در عرض تنه و بررسی یهنای بین دوایر سالیانه آنهاف می توان  فهمید که دوره های تر سالی و خشکسالی در مثلا سیصد سال گذشته چگونه بوده است؟ آیا این اتفاقات هر بیست سال یکبار یا هر 50 سال یک بار  یا هر صد سال و الی اخر روی داده است ؟ آیا این روی دادها در طول زمان یکنواخت بوده یا در ابتدا طولانی مدت و بعد از گذشت 200 سال یکنواختی در صد ساله پایانی با خشکسالیهای ممتد و پیاپی روبرو بوده است؟این روند همان تاریخ سرنوشت این درخت است که به دست تاریخ نویسی ماهر در همه اعصار سپرده شده و می توان آنرا بازساری نمود.
بلی دانش، امروزی این امکانات را فراهم آورده است؟ اگر تاریخ مدونی از سر زمینمان می داشتیم و آنرا با صفحات به یاد مانده ، نیاکانمان مقایسه می کردیم خیلی بهتر می توانستیم اطلاعات ارزشمند تری را بدست آوریم.

در جوانع انسانی بر عکس گیاهان انسانها  با مسایل  اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی فراوانی تری دست به گریبانند، هر چه جامعه ای در گیر مسایل اجتماعی و اقتصادی سنتی تر و عقب مانده تری قرار دارند ، با پیچیدگیها و مشکلات زندگی فراوانتری مواجه  خواهند بود و از قافله زندگی عقب مانده تر ، بزه و بزهکاری ، عقب ماندگیهای  پی درپی آنچنان سیمای مردمانش  را رنجور خواهد کرد که توانی برای زیستن را پیدا نخواهند کرد. 

در جوامع متوسط سه طیف دیده خواهند شد.  طیفهای متمایل به جوامع سنتی همچنان درمانده ، طیفهای متوسط  با زندگی نرمال تر و طیفهای سوم آنها،  اماده پرش به سمت جوامع پیشرفته حرکت خواهند کرد .

در جوامع پیشرفته  تمامی پست های کلیدی ، صاحبان قدرت و ثروت ، با انواع رانت های اقتصادی ،کل ساختار های نظام را شکل داده  و با بعترین شیوه ممکن ، بهترین زندگیها را برای خود رقم میزنند.

درد امروز ما و شما ، ما و دیگر کشورهای و اقوام عقب افتاده این است که :
1-    تاریخ مدونی از رخدادهای گذشته را به دلیل بیسوادی عامه مردم کسی نه نگاشته است.آنچه از تاریخ باقی مانده سر گذشت پادشاهان ، امیران و فتوحات آنها و در مقابل بیان ذلت شکست خوردگان از دست پیروز مندان  …  است.
2-    اگر فرد  باسوادی بوده ، در خدمت امیران و پادشاهان بوده و فقط آنچه را که آنان به درست یا نا درست به او  دیکته کرده اند یادداشت و از آنان به جای مانده است؟
3-    فقر و بدبختی ، خوشی و ناخوشهای عامه در تاریخ های ما بسیار کم  ضبط شده اند؟ اما همانطور که در درختان مناطق معتدله  ذکر شد،  ثبت پدیده ها از طریق بررسی دوایر سالیانه تنه درخت ثبت و ضبط می گردد.  می توانستیم بخشی از پدیده های طبیعی را  یادداشت می کردیم بیش از این به سوابق خود دسترسی می یافتیم . اما  چون عمر ما کوتاهتر از درختان است می توانیم بخشی از پیامدها و پدیده های گذشته را از آنها کسب کنیم .
4-    امروزه غالب اکولوژیستها معتقدند که گیاهان هر منطقه نشان دهند ه شرایط محیطی آن منطقه به ویژه آب و هوا هستند و بهتر از هر سازمان هواشناسی می توانند بیانگر شرایط آب و هوایی باشند.
5 – در تاریخ سرزمین ما ، با وجود وفور گیاهان ، پراگندگی و گسترش جنگلها و فراوانی انواع حیوانات یا از آنها چیزی نگاشته نشده یا اگر ثبت و ضبط شده ، محدود و نا رسا هستند. هر چند  جوامع گیاهی ما ، بکر و دست نخورده  باقی مانده اند ، گاها  شاهد  دیده شدن  بیر و پلنگ … و غیره بصورت محدود بوده ایم.؟ به عنوان نمونه وقتی بعد از جنگی سخت پادشاه برای تمدد اعصابش همراه با چاکران و نوکران و محافظین دربارش به گردشگاههای اطراف می رفته اند ، کاتبین چنین مراسمهایی را گاه در لابلای فتوحات بنا به دستور سلطان وقت نگاشته اند؟ ولا غیر . خلاصه کاتبان و نویسندگان فقط می توانستند از خوان یغمایی این امیران نانی دست و پا کنند؟ البته بوده اند کسانی که با پای پیاده و شکم گرسنه سرزمین های مختلف را در نوردیده و آنچه را دیده و شنیده اند با قلمی روان و نثری زیبا از خود به یادگار بگذارند و امروز مایه افتخار ما استفاده کنندگان است .
5-    انتشار اطلاعات و رخدادها در گذشته ،  اگر نگوییم چند ماهه و گاهی سالیانه و زمانی دهها سال  طول می کشیده ، سخنی به گزاف نگفته ایم.
6-    نیاکان ما همه در جنگ و ستیز با بیگانگان یا همسایگان و هم قطارهای خود بوده اند. جنگها غالبا طولانی و کشنده بوده اند ، اتفاق افتاده که پدر فرزند خود را نبیندو با یادگاری که از خود به جای گذاشته (بازوبند…) دستور داده که بر بازوی فرزندم به بندید  تا اگر آن نشان را دیدم اورا بشنام ( داستان رستم و سهراب…..)
7-    پدران ما  در گذشته فاقد بهداشت عمومی و کنترل زاد و ولد  بوده اند ، گاها عالمان دینی، سقط جنین  و کنترل موالید را حرام ( هر چند امکانات لازم فراهم نبوده ) تا نیاکان ما با زاد ولد بیشتر تعدادی را در چوپانی و شبانی، تعدادی را در کشت و زرع و تعدادی در غلامی خانان  و امیران قرار دهند.
8-    اگر تاریخ 2500 سال شاهنشاهی ایران را بخوانید بندرت در صفحات تاریخ این سر زمین فواصل زمانی 20 تا 50 سال را برای اندیشیدن و تفکر می یابید؟ زیرا دایما جنگ و درگیری حاکم بوده است.
9-    خواندن و نوشتن هم به دلایل ذکر شده مجالی  به پدران  ما نداده ، یا خان و حاکم اجازه نمی داده در این مسیر گام بردارند. اگر در این اواخر و به ویژه پس از استیلای اسلام کاتبان و نویسندگانی بیش ازگذشته بوده اند ، غالبا در زمینه ترویج مسایل دینی… بوده و بندرت در چند اقلیم نخبگانی چون ابن سینا ، سعدی ، فردوسی…… و دیگران آثاری ماندگار را با دهها و صدها مشقت موجود تحمل کرده تا آثاری جاودان از  خود به جای گذارند.
10-     زمانی نیاکان  ما را وحشی ، آواره  و زمانی ما را رشید و قویدل و زمانی فراموش شده و گاهی در 100یا 200 سال نامی از ما برده نشده ؟ چرا ؟ به نظر میرسد پاسخ آن ساده است. زمانی که از شر دشمن ناچار بوده اند  به جنگند ، بعد از پیروزی مایه افتخار شاهان شده و زمانی که شکست خورده اند ، گاها از بی کفایتی ساکنانش نام برده شده و زمانی که ناخودآگاه مورد حمله قرار گرفته اند لانه و کاشانه خود را به  جا گذارند، چون توان مقابله با لشکریان فراوان دشمن را نداشته اند به کوهستانها گریخته اند. در این لحظات تاریخ نویسی که  در خدمت امیر حمله کننده بوده  به  او دستور داده شده،  بنویس ما آمدیم آنهارا غارت کنیم و نابودشان سازیم ، اما آنها خانه و کاشانه شان را ،جا گذاشته و فرار کرده اند. یا  فرار کنندگان به کوهستانها چون جمعیت شان اندک و قدرت مقابله با سپاه عظیم طرف مقابل را نداشته ، آگاهانه و عاقلانه مسیر دیگری را انتخاب تا خون بی گناهان ریخته نشود….. اینگونه موارد زیاد دیده شده است. اما نمی توان به آنها استنا د نمود . اما متاسفانه  بر تارک اوراق به جا مانده تاریخ ما  این گونه موارد فراوان و گاها  با القاب بدبینانه به آنها نگریسته اند .
11-    از همه مهمتر جمعیت انسانی و دامی از روندی بسیار شدید و غالبا سنتی   و در مقابل با کاهش کمی و کیفی  تولیدات مواجه هستیم و ادامه این روند به شیوه فعلی بحرانهای شدیدی را به همراه  آورده است.

در  منحنی جمعیت ایران از سال 1880 تا 2005 ترسیم شده است .  تا سال 1950روند افزایش جمعیت متوازن ولی از آن به بسیار شدید می گردد.

بطوریکه در طول 125 سال 9برابر و در بین 1950 تا 2005 به تنهایی 5/4 برابر شده است . این انفجار جمعیت همراه با انفجار تعداد دامها بیشتر از  10 تا 15  برابر گشته است اما منابع ما محدودترشده و  کیفیت آنها چندین برابر  بدتراز  گذشته شده و  در حال اضمحلال می باشد.

 

12-  گسترش  جنگلها در طبیعت  به تناسب شرایط آب و هوایی می تواند از 2 تا بیش از 7 طبقه توسعه یابند  اما هرچه محیط خشکتر می گردد طبقات گیاهان در جوار هم کمتر و برعکس در مناطق گرمسیر و پر باران بیشتر خواهند بود.

در این تصویر یک جنگل سه طبقه یا سه اشکوبه را می بینید

در طبقه فوقانی درختان نور پسند و در طبقه میانی نیمه نور پسند و در طبقه پایینی گیاهانی که به نور کمتر نیاز دارند. ما در یک جوامع انسانی گاها بین 3 تا بیش از 7 طبقه را دارا هستیم . طبیعی است هر چه بر تعداد طبقات اجتماعی افزوده یا کاسته میگردد ، مشکلات بیشتر خواهد شد.

مقایسه گذشته با حال :
1 –در چند دهه اخیر روابط بین الملل ، بین جوامع و افراد …. آنچنان گسترده شده که کوچکترین اتفاقات روز مره در ابعاد جهانی بر تلکس های خبری سراسر جهان قرار خواهد گرفت.
2 – تحصیلات در ابعاد و عرصه های گوناگون ، آنچنان فراهم گردیده است ، که اگر در شهر یا  کشورش امکان آن  فراهم نمی بود  ،  می توانست  از طریق ارتباط با مهمترین دانشگاههای چهان سطح دانش خود را ارتقا دهند .
3-  در جهان امروز  فقر و بیسوادی جایگاهی را ندارد. اگر تا سه دهه قبل در تک تک خانواده های ما چند نفر بیسواد پیدا می شد ، امروز در هر خانواده به ندرت  افراد بیسواد ( بجز بعضی روستاها) مشاهده می شود.
4 – کسب درآمد بسیار سهلتر و آسان تر از گذشته شده فقط کمی همت ، مداومت و فراست می خواهد و بس
5- فزونی جمعیت انسانی و کاهش منابع طبیعی و نهایتا کاهش تولیدات….. مشکلات فراوانی را بهمراه خواهد داشت.
6- دنیای امروز ، دنیای تولید و تبادل اطلاعات  و تکنولوژیهای پیشرفته است و فن و فنون سنتی جهان سوم  در مقابل آنها فاقد کارایی است.
7 – گذر از عهد سنتی به مدرنیته اگر نگوییم بسیار مشکل است  و لی با حواشی های فراوان و نگران کننده روبرو است..

مشکلات جوامع امروزی:
کشورهای مترقی و پیشرفته به مدد برنامه ریزیهای بلند مدت ، جذب نخبگان ، جذب سرمایه ها ، توسعه دانشگاهها ، توسعه فناوری های به روز…. توانسته اند ،  سلطه بیدادگرانه خود را بر اقصی نقاط جهان تسری و با حضور دایمی در تلاشی بی وقفه برای دسترسی هر چه بیشتر به منافع آنی و بلند مدت خود ، فروش محصولات تولیدی با راه اندازی شبکه های تبیلیغاتی فراوان ، دگر کشورها را  با  کالاهای مصرفی خود وابسته تر از گذشته کرده تا بدین ترتیب با توان مالی و قدرتی بی همتا  به عنوان ابر قدرتی مهم باقی بمانند.
در جهان سوم یا کشورهای در حال گذر ، فرد گرایی و آرمان طلبی و سلطه بر افکار طبقه کم درآمد و کم سواد غلبه دارد. گذر از این فضا نیازمند برنامه ای ملی و اتحادی همه گانی است.
اتحاد و پیوستگی بین افراد و گروهها ی پراکنده  ، سست و خلل پذیر ، زیرا توان برقراری و گفتمان فی مابین هنوز  در مراحل اولیه (نوزاد  و به قول ما ساوا نرسیده ) است.
در مسابقات فردی غالبا پیروز میدانیم ، و خوب می درخشیم …. اما همین که  دو یا چند نفر در کنار هم قرار می گیریم رشته های بافته شده ، در کنار هم پنبه می گردند. متاسفانه این گره های کور، هنوز پا بر جاست. در واقع خرد فردی  ( مسابقات کشتی گیران )  مناسب داریم و در عوض خرد جمعی نا متوازن ( بازی فوتبال…)  بیشتر . این گره های کور و این نابسامانیها را باید دید ریشه در افکار فردی ما دارند یا ریشه در افکار متولیان ما … بهر حال باید این نارساییها را شناخت و مرتفع نمود.
محدودیتهای دموکراسی  فراوان و آزادیهای فردی و جمعی بنا به مصلحت حاکمان  چیده شده است. متاسفانه این تضادها از گذشته دور رواج و همچنان ادامه داشته و  خواهن د یافت.
محدودیت احزاب  فراوان و غالب احزاب موجود یا پایگاه اجتماعی اندک دارند یا توسط حاکمان برای همخوانیهای جهانی درست شده و هر روز بیشتر و بیشتر، اما فاقد پایگاه اجتماعی مناسب هستند.
فاصله طبقات ثروتمند و فقیر اگر تا چند دهه قبل تا دهها برابر بوده ، امروزه هزاران و بلکه میلیونها برابر شده است.
اگر تا چند دهه قبل تراستها و کارتلهای اقتصادی به چند کشور محدود می شد ، امروز در غالب عرصه های اجتماعی اقتصدی و سیاسی  جامعه رخنه یافته است؟
هر چند بهداشت عمومی و فردی بسیار رشد یافته ولی به خاطر استفاده از محصولات  بی کیفیت  و استفاده نا بجا از کشت و زرع آفات و امراض دهها برابر گذشته شده است.
امروزه شیوه جنگلهای کلاسیک ،  جای خود را به جنگهای الکترونیکی و شبکه های الکترونیکی  داده است. اگر تا دیروز ، شیوه جمع آوری اطلاعات با افراد خاصی  در اقصی نقاط  شکل می گرفته ، امروزه با هواپیماهای کوچک و بدون سر نشین و با شبکه های کامپیوتری سهلتر از گذشته دنبال می گردد.
اگر در گذشته جنگ بین دوابر قدرت  بود امروز دامنه این توسعه طلبیها گسترده تر و پیچیده تر شده است.
اگر در گذشته اقتصادهای حاکم بر مناطق قبیله ای و سنتی بوده ،  امروزه جهشی شده و با هر گونه تنش در دورترین نقطه جهان روند صعود و نزول اوراق بهادار ، فلزات قیمتی  …… دچار بحرانها می گردند.
این اگرها………………… تا دلت بخواهد فراوان و تمام نشدنی
اما هنر یکایک ما و مدبران با کفایت و اداره کننده گان اینگونه سر زمینها  چگونه باید باشد،  کلاسیک یا مدرنیته یا ترکیبی از آنها.. یا اصولا فاقد فرمولی است.  موفق ، آنانی خواهند بود که با فرمولهای ابتکاری روزانه و ماهانه خود بتواند بر افکار دیگران اثر گذاشته و القائات خود را جایگزین فرمولهای پیشین نمایند. ؟ به عبارت دیگر ، آنانی که دریافته اند موج سواری را ، به همین خاطر سیاستها ، غالبا بر پایه امواج دریا و گاهی اقیانوس در مرکزیت نظامهای سلطه پی ریزی می گردد.
اندیشیدن در این فضای بحرانی،  هنری بی مانند  است و آنانی پیروز میدانند که بهترین فرمولها را اجرا و با تبلیغات های فراوان بتوانند سلطه خود را  بر دگر کشورها افزایش دهند.  در ورای همین عناوین است که  سقوط و ظهور سلاطین و حاکمان گاها،  به بدترین شیوه ممکن اتفاق می افتد.
چگونه باید این هنر ها را آموخت و در اشاعه آن تا قبل از گذشت تاریخ مصرف آنها  تلاش نمود. هنر یکایک ما و ماحصل برایند نهایی آن برقراری سرزمینی آباد و آبادتر از گذشته برای نسل حاضر و آیندگان خواهد بود.
اسماعیل موسوی در نگاهی فرهنگی  به تاریخ کردها از قول سمیر امین این جمله را بیان کرده است.

”  تاریخ انباشته از لاشه جامعه هایی است که به موقع موفق نشده اند “.

اگر دیر بجنبیم مسلما همان سرنوشت غم انگیز نیاکان ما که امروزه ما به اشکال متنوع تجزیه و تحلیلش می کنیم دچار خواهیم  شد.

نقش محیط بر افکار ساکنان:
در صفحات قبل به غالب پدیده ها از ابعاد  مختلف  مادی و معنوی  اشاره شد. اما به نقش محیط و اثرات و تبعات آن اشاره نشده است.  محیط زندگی  یکایک ما ، در خانواده و بعدها در مدارس ، دانشگاهها و  سایر محیط های اجتماعی ( کوچه و بازار)دست خوش تغییراتی خواهد گردید که تا حدودی از کنترل پد و مادر خارج و در دست افراد دیگری خارج از محیط زندگی قرار می گیرند. در واقع تاثیرات محیطی خارج از کانون خانواده ها است که مهمترین دوران بحران نوجوانان ما را شکل می دهند.
جوانان در این مرحله از نوجوانی و جوانی از فضای بسته خانوادگی خارج و با افکاری باز و ناشناخته و در مواردی جذاب و شیرین همگام با روئیاهایشان گرفتار دسته های متفاوتی مانند هم تیپ های خود ، بزرگترها ، با آمیخته ای از خرده فرهنگهای ریز قرار می گیرند.
ذهن جوانان ما در این مرحله دارای گیرایی خاصی هستند زیرا شنیده ها در مراحل اولیه  جدید ، جذاب  و آرام بخش هستند و تصور بر این است که اگر بر بالهای این رویا ها سوار گردند آنها را به خواسته هایشان خواهند رساند.

در جوامع جهان سومی ما با چند پدیده بغرنج دست به گریبانیم. اولا خانواده ها به دلایل فقر اقتصادی و اجتماعی چندان در تربیت فرزندانشان کوشا نیستند. مدارس ما غالبا با همان مدلهای گذشته ، با مدرسانی کم درامد و گرفتار امکانات مادی قادر به تدریس  مناسب نیستند ،  فرزندان ما در این دوره ها فقط با مقداری حفظیات و آموزه های بدون آزمایشگاه گرفتار  شرایط های بحرانی میگردند.

در کشورهای پیشرفته به ویژه کشورهای اسکاندیناوی دوره های ابتدایی را با ایتمهایی کلیدی که دانش آموزان را به نقادی ، پرشگری ،  ابتکار ، خلاقیت ، فنون مختلف ، ورزش ،  … وامیدارند تا  علاقمندی دانش آموزان را چند برابر  نمایند.  و از لحظاتی که در مدرسه است نهایت لذت را ببرند. به عنوان  نمونه می توان به نکانی همچون پیاده روی ،استقلال فکری ،مراقبت های فردی ، رفاه وبهزیستی، تعلق خاطر ، استقلال و خود مختاری، تسلط ، تقویت ذهنیت ….

 

در ایران  تقریبا حکومت کردن بر دانش آموزان و ترتیب انها  بر اساس سکوت ، کمتر سئوال کردن ، ارام بودن ،اطاعت ، جلوگیری از بازیگوشی، در مواردی تنبیه بدنی  …شکل گرفته است .  دانش آموز  با بر گشت به خانه و سئوال وجواب از ایشان که کجا بودی و چه کردی و چه کسانی را دیدید ، خشمگین و مضطرب  و تلاش می  نماید با پاسخهای کوتاه و نا رسا …. ذهن خودرا آماده برای قول و قرارهای بعدی نماید. اگر امروز یک ساعت دیر آمده در ماههای دیگر فاصله را بیشتر و بیشتر تا بکلی یا از خانواده می برد ، یا ترک تحصیل می نماید و با پاسخهای تندتر از گذشته جواب والدین خود را پس می دهد تا کمتر از  او سئوال کنند. زمانی فرزندان با  هوش و ذکاوت بیشتر،  گول اینگونه افراد را نخورده و گفته های و شنیده های آنانرا بی ارزش و تعدادی هم  بین زمین و آسمان قرار می گیرند.
این موضوع را به شیوه ای دیگر این بار در گیاهان عنوان می نمایم. یک باغبان در برخورد با تک تک درختان و ارزش و اهمیت آنها سعی می نماید با هرس کردن شاخه و برگهای اضافی در زمان مقرر ( توجه گردد) می کوشد بار دهی آنان را بیشتر و بیشتر نماید . باغبان نمی خواهد درختانش پر شاخه و ارتفاع آنها بلند و دور از دسترس گردند. نمی خواهد بار کمتر بدهند؟ پس از تجربیات گذشتگان بهره می گیرد در اواخر پاییز یا اواسط اسفند ماه به بعد به تناسب شرایط آب و هوایی و برودت هوا ، زمان را طوری انتخاب می نماید که صدمه ای به درختان باغش نرسد ، چون کمترین غفلت آسیبی جدی به محصولاتش وارد می کند.
در این دو تصویر هرس کردن( دست چپ) و نتایج باغ هرس شده (دست راست)را می بینید.

ما به عنوان باغبانان فرزندان دلبندمان چگونه باید در مقاطع زمانی مناسب فیچی باغبانی را بر داریم تا همانند باغ پربازده ، جوانانی برومند و تحصیلکرده تحویل جامعه باید داد؟هنر و طرافت کار در اینجا نهفته است؟
باید والدین به نقش زمان در هرس کردن توجه نمایند تا فرزندانی خلاق به جامعه تحویل دهند. . بچه های ما هم نهالهای کاشته شده باغبانانی چون ما  هستند ، همانطوریکه باغبان زمان مناسب برای هرس کردن و شیوه هرس کردن را آموخته و به کار می بندد ، ما هم باید بدانیم تا قبل از پا گذاشتن فرزندانمان به محیط خارج از خانواده اورا خوب تربیت ( هرس کردن باغبان ) کنیم. همانطور که باغبان به موقع آبیاری ، وجین کردن ، کود دادن، مبارزه با آفات و بیماریها را به موقع انجام می دهند. ما هم باید بدانیم ، فرزندانمان در بیرون از خانه با چه کسانی  ، در چه زمانهایی ، برای چه نوع اهدافی …. قرار و مدار دارند، تو جیبی ( کود دادن باغبان ) اورا طوری تنظیم کنیم که زیاد از حد نباشد و با آن به حشر و نشر بیشتر نه پرازد. اگر افراد ناباب اورا از مسیر مورد نظر خارج کرده اند (  مبارزه با آفات و بیماریها) با بازدید ، راهنمایی و هشدار به آنان فرزندمان را از دست افراد ناباب خارج نماییم .
امیدوارم  که بیان نکات فوق مسیر زندگی جوانان ، مردان و زنان سرزمین مان را آگاه تر از گذشته نموده تا با تلاشی همگانی بتوانیم عقب ماندگیهای تاریخی خود را جبران نماییم.
از اینکه همشهریان من در شهر بانه در طی این دهه توانسته اند ، فضای اقتصادی شهر بانه  را عالمانه و آگاهانه تغییر دهند ، بدانند که در پی این تحولات ارزنده که مصادف با گذر  از شهری فقیر به سمت شهری با افتصاد مناسب تر حرکت می نمایند پیچیدگیهای فراوانی را فرا راه خود دارند و باید  با مدیریت آگاهانه در مسیر پیشرفت قرار گیرند و با بی توجهی و صرفا نگاه اقتصادی ، ممکن است در چاله چوله هایی قرار گیرند که پشیمانی سودی نخواهد داشت.
اما من که صدها کیلومتر دورتر از شما زندگی می نماییم در هراسم که نکند همشهریان تک بعدی به موضوع بنگرند و تا به خود آیند سیمای شهرشان به آلودگیهای اجتماعی که در بعضی نقاط کشورمان یا در همسایگان ما اتفاق افتاده گرفتار آیند.
در تشریح سبز شدن بذر گیاهان و تشریح برش عرضی درختان و شاخه زنی درختان مثمر توسط باغبان نکات آموزشی زیبایی با الهام از طبیعت  زیبای شهر و دیارمان آورده شده که چگونه باید حرکت کرد ؟ چگونه زیست ؟ یافتن بهترین شیوه زیست ، رازی است نهان که به دستان توانای یکایک شما باید شگفته گردد و به میوه های شیرین و محصولاتی پربازده … برای استمرار حیات خودمان و صدور به سایر نقاط کشور ،  منابع مادی و معنوی پایداری را برقرار سازیم.
اگر ما نباشیم جملات و کلام بزرگان  باقی خواهند بود . به فرزندان خود بیاموزید که به جای امر ونهی های گذشته از تجربیات بیکران این دنیا ، که امروزه همه با نام دهکده جهانی از آن نام می برند ، خوب استفاده نمایند .
به امید آن روزی که پیروزی و سر افرازی نصیب همگان گردد و همه با هم در تلاشی بی وقفه با گامهای استوار بیش از پیش به جلو و با دیدی عمیق تر از گذشته به پرواز در آیند.
و دیگران این پرواز ما را سر آغازی برای خود بدانند ، تا در این آسمان لایتناهی همه با هم پرواز نماییم و همه از این سفره رنگین، و این همه نعمات خداوندی  بهترین چیدمان ها را فراهم سازند.

ضمیمه ها :

 ضمیمه 1 :گزیده هایی از کتاب هنرشفاف اندیشیدن  اثر رولف دوبلی

شایستگیها را گسترش دهید ، از مقایسه با دیگران دست بردارید، هر کسی در زندگی خود پادشاه قلعه خودش است ، برای دست یابی به موفقیت ها دایما در تلاش باشید،افکار خود را بر روی نکات اصلی و کلیدی متمرکز کنید ،سعی کنید توقعاتتان را بالا ببرید تا انگیزه های سازندگی در شما رشد یابند.

قبل از اینکه در کمین افتید اگاهانه  بیندشید تا غافلگیر نشوید ، در مشکلات به جای رهایی از انها دنبال اختراعات نو باشید ،  خود را گرفتار چرخه های معیبوب نکنید ،زندگی همیشه پایدار نیست ، برای رسیدن به پایداری در زندگی دایما فکر اصلاحات و جبران کاستی های ان بروید، سعی کنید یک مهارت عالی و برجسته را داشته باشید،برای دست یابی به موفقیت های  درونی باید بر روی انها تمرکز نمایید تا به نتیجه برسند، واقعیت را به پذیرید و سعی نکنید با آنها دراویزید، هر چه به زندگیتان اضافه میگردد بدانید چیزهایی را که داشته اید کم کم از دست میدهید ، سعی کنید دایما خود را اصلاح نمایید .

برای هرچیزی که دارید  مانند پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، زن،  بچه ها ، سرزمین مادری ، ارزش و اعتبار اجتماعی که دارید…ارزش بسیار قایل شوید. بدانید هر انچه دارید،  قرضی و زود گذر هستند ، ممکن است انها ارا از دست دهید و در زمان دیگری انها را دوباره کسب کنید.  تلاش نمایید در دام ترحم ها و ندانم کاریها  گرفتار نشوید.

به سلامت روح ، روان و جسمتون توجه ویژه داشته باشید. فاکتورهای درونی و بیرونی خود را دایما  بیازمایید،  به داشته هاتون افتخار کنید . شما هیچگاه به همه خواسته هاتون نمیرسید.روی همه افراد به یک اندازه سرمایه گذاری نکنید.  استعداد هاتون را گسترش و کمتر به خیالات بال و پر بدهید.

اشتباهات چه بخواهی چه نخواهی گاهگاهی زخ خواهند داد ، سعی کنید به دنبال رفع آنها بر آیید.

دایره شایستگهای خود را پیدا نمایید و آنرا گسترش دهید.در همه جا قرار نیست ، پاسخگو باشید ، هر انچه را نمی دانید خود را گرفتار ان نکنید. توقع از خود و کسانی که دوست شان دارید بالا ببرید.

ضمیمه 2 

کتاب  راز بهتر زیستن از علیرضا رحیمی  برو جردی:

به قول دکتر رحیمی کمتر کسی است خواستار تغییر اوضاع و احوال خویش نباشد .همه افراد آرزو دارند، فردای بهتر ، موفقیت های بیشتر ، شادابی و ارامش بیشتری داشته باشند .

علت اینکه همه ادم ها دایما در حال تلاش و کوشش برای اینده ای بهتر و امیدوارتری هستند، انست که خود را گرفتار حوادث و ناملایمات نکنند و در مبارزه ای مستمر  برای رسیدن به ارزوها در تلاش باشند.

ضمیمه 3 :

اندره مورا تاریخ نویس فرانسوی   معرفی کتاب هنر  خوب زندگی کردن

هنر فکر کردن ،  بزرگترین  مهارت برای خوب زندگی کردن و شاد زیستن است  ،  مهارت آموختنی است .

نیک اندیشیدن ، هنر دوست داشتن ، ، هنر کارکردن ، هنر فرماندهی کردن ،  هنر استراحت کردن ، هنر مطالعه کردن ، هنر پیر شدن  و گذراندن دوران کهنسالی

ضمیمه 4:

سخنرانان انگیزشی  مانند برایان تریسی ، رولف دوبلی، هاسیل ریچارد ، ناپلئون  هیل  معتقدند ، نیک اندیشیدن یک موفقیت  بی همتاست.

 

افراد دانا کوشش دارند خود را همرنگ محیط سازند ولی اشخاص دیوانه سعی می کنند محیط را به شکل خود در آورند.

زن خوب وزیر دارایی خانه است و به خاطر لطف و مهربانی ، بینایی و بینش اوست که بودجه خانه همیشه در تعادل است.

جنگ و نبرد زندگانی باعث پایداری و قوت شما خواهد شد.

هیچ انقلابی نتوانسته است نیکبختی و خوشبختی جاودانه ی اجتماعی را تضمین کند.

مسرت ها و خوشی های زندگانی  در سنین پیری بسیار لذت بخش تر و گوارتر تر از دوره جوانی است.

موسیقی پناهگاهی شایسته و ابزار سرگرمی موثری است.

یک مرد خردمند پس از انکه زمانی را صرف کار و تلاش ویژه ای کرد ، بقیه عمر را باید  با اسایش زندگی کند.

فن و هنر پیری ان است که انسان سالخورده خود را به منزله تکیه گاه زندگانی و به منزله مرد مورد اعتماد نسل های اینده قرار دهد، نه اینکه  خود را در برابر  جوانان به منزله ی یک دشمن و رقیب  نمایان سازد .

قدرت و توان بیش از انکه مربوط به سن و سال باشد ، به تندرستی و سلامت وابسته است.

هدف آموزش و پرورش این نیست که متنخصص و اهل فن تحویل دهد ، بلکه هدف آموزش این است  که هوش و فکر عالی بسازد.

هر کاری که با عشق و محبت آغاز گردد ، لذت بخش و سرور آمیز است ، اما عشقی که با کار آمیخته شود،  لذت اش بیشتر و مسرت وسرور ان افزونتر است.

تا زمانی که انسان گمان میکند وجودش می تواند برای جلوگیری از خطا و اشتباه مفید باشد باید در پست خود باقی بماند .

یک عشق بزرگ ، به موجودات ساده قدرت و قابلیت تیز هوشی ، از خود گذشتگی و اعتماد و اطمینان خاص می بخشد.

استعداد و ذوق همیشه برای زن و شوهر ، تازه گی ، تجدد ، تنوع ، پایداری همیشگی ایجاد می نماید.

آگاه باشید : دوست داشتن و عشق رزیدن  را باید احساس کرد.

بهترین خلق و خوی، بردباری ، متانت، خوش منشی و شوخ طبعی است که توانایی و قدرت انرا دارد که برای یک زن و شوهر خوشبختی فوق العاده به بار اورد.

تا زمانی که کارت به انجام نرسیده ، نباید از راهی که برگزیده اید از انحراف و تغییر جهت  روی بر تابی

برای مرد عمل ، اندیشه با عمل در هم است همان گونه که برای یک شاعر ، اندیشه با تصویر و نشانه هامربوط بهم هستند.

 

همیشه حساب نعمت هایت را داشته باش نه مصبیت هایت را

حساب داشته هایت را داشته باش نه باخته هایت را

حساب دوستانت را داشته باش نه دشمنانت را

 حساب سلامتی ات را داشته باش ، نه سکته هایت را

بهشت یک باغبان ، باغ اوست و بهشت یک نجار ، میز کارگاه او

 

گذشته را نمی توان بازیافت ، اما می توان از آن درس آموخت .

اینده از آن ما نیست ، هر چند می توان برای آن برنامه ریزی کرد.

زمان واقعی فقط الان است ، پس انرا دریاب ، که امروز از آن ماست.

مردانی که ارامتر و کند تر پیر می شوند آنهایی هستد که با فرهنگ  و فرزانگی ، دلیل و برهان زندگانی را درک کرده اند.

عیب و علت واقعی و اصلی پیری در ضعف جسمانی نیست ، بلکه در بی علاقگی روحی است.

دگر گونیهای پر شتاب و نو آوریهای شگفت انگیز دلیل پیروزی جوانی است . استقامت و پایداری ، ثبات و استحکام سنن و عادات یا عادت ها ، دلیل بر حیثیت و شرف پیری است.

زندگی یک نمایش و سینمای همیشگی است. تماشاچیان صحنه زندگانی یکی پس از دیگری بر می خیزند و از سینمای زندگی خارج میگردند.

هر بشری می تواند در ژرفای اندیشه ی خود پناهگاهی بسازد و در آن جای امن ، هر گلوله ی سنگین و گران و هر سخن نا بجا و نیشدار و مسمومی را ناچیز شمرد.

باغی که خوب از آن مراقبت  به عمل نیاید ، اگر مدت زمانی به حال خود رها گردد ، علفهای هرز انرا فرا میگیرند.

چیزی که بدن زحمت و رنج آموخته شود روزی فراموش میشود.

پیروز مندان فراموش نمی کنند که پیروزیهای بشری همیشه نسبی و موقتی است.