فریادهای زاگرس

(خطاب به مدیران، سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان)

محمد فتاحی، استادیار بازنشسته مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع

همایش بین المللی مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس

9 اردیبهشت 1404

بهار ۱۴۰۴

مقدمه:

زاگرس، مادر رو به مرگ ایران زاگرس، با جنگل‌های سرافراز بلوط، چشمه‌های زلال و تنوع زیستی بی‌نظیر، قرن‌ها حیات میلیون‌ها انسان، گیاه و جانور را در آغوش کشیده است. اما امروز این اکوسیستم شکننده در آستانه فروپاشی کامل قرار دارند. کاهش تنوع زیستی، اختلال در چرخه‌های حیاتی (آب، کربن، مواد مغذی) و ناتوانی در ارائه خدمات اکوسیستمی پایدار مانند تصفیه آب، تولید غذا و تنظیم اقلیم، زاگرس را با تخریب ساختار فیزیکی، فقدان ظرفیت های خودتنظیمی و خودتجدیدی، و عبور از آستانه‌های بحرانی، در معرض فروپاشی یا تغییر رژیم غیرقابل بازگشت قرار داده است. رویشگاه زاگرس به جای تعادل،  به سمت ناپایداری و زوال پیش می‌روند و توانایی حفظ کارکردهای طبیعی و پشتیبانی از حیات را از دست داده و بدتر خواهند شد. کاهش یک‌سوم سطح جنگل‌های زاگرس در اثر تغییرات آب‌وهوایی و فعالیت‌های انسان‌ساخت در سده اخیر، به‌ویژه نیمه دوم آن، همراه با آفات و بیماری‌های متنوع، کاهش زیستگاه‌ها و انقراض برخی گونه‌ها، این اکوسیستم را به بحرانی بی‌سابقه کشانده است.

دلایل این فاجعه روشن است: دولت‌ها در دهه‌های گذشته نتوانستند فقر اقتصادی و اجتماعی زاگرس را برطرف کنند. در حالی که استان‌های مرکزی ایران، بدون منابع آبی کافی، از صنایع پیشرفته و سرمایه‌گذاری‌های کلان برخوردار شدند و با لابی‌های قدرتمند، آب را از حوزه‌های پرآب مانند زاگرس به بیابان‌ها منتقل کردند، زاگرس از این توجهات محروم ماند. این انتقال آب، نه‌تنها به منازعات آبی دامن زد، بلکه چرخه اقتصادی مناطق زاگرس را فلج کرد. چنین توسعه‌ای، که برخلاف اصول پایداری است، مانند  باد کاشتن و طوفان درو کردن، زاگرس را به نابودی کشانده است.  از طرفی ایجاد اندیشکده و اتاق فکر اختصاصی ویژه زاگرس امری ضروری و باید هر چه سریعتر پایه گذاری گردد. بدانید اگر امروز اقدام نکنیم، فردا جز ویرانه‌ای بی‌جان و حسرتی ابدی، نامی از رویشگاه جنگل‌های زاگرس و منابع آبی آن باقی نخواهد ماند.

ابعاد فاجعه: زاگرس زیر فشار تغییر اقلیم و تخریب انسانی

زوال زاگرس، این گوهر جهانی، را می‌توان با بحران جهانی کرونا (۱۳۹۸-۱۴۰۱) مقایسه کرد که جهان را در چنگال مرگ گرفت. همان‌گونه که کرونا بیمارستان‌ها را پر کرد، اقتصادها را فلج نمود و ناامیدی را

در دل‌ها کاشت، زوال زاگرس نیز جوامع غرب ایران را به فقر، مهاجرت و ناامیدی می‌کشاند (26). اما تفاوت تلخ اینجاست که کرونا با بسیج جهانی مهار شد، ولی زاگرس هنوز در انتظار ناجی است. این اکوسیستم شکننده، مانند بیماری در بخش مراقبت‌های ویژه، با تب‌های سوزان، خونریزی شریان‌ها و عفونت‌های مکرر دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما توانی برای مبارزه ندارند.

شکل شماره 2 بیمار بستری در بخش ICU مترادف است با شرایط امروزی زاگرس

مهمترین  عوامل اصلی این فاجعه عبارتند از:

تغییر اقلیم و خشکسالی‌های بی‌امان:

کاهش بارندگی: گزارش‌های جهانی نشان می‌دهند که منطقه خاورمیانه، از جمله زاگرس، طی سه دهه گذشته ۲۰-۳۰٪ کاهش بارندگی را تجربه کرده است (17). این کاهش، شریان‌های حیاتی زاگرس، از جمله رودخانه‌های بزرگ ایران (کارون، کرخه، زاینده‌رود، دز، کشکان، سیمره، سیروان،  الوند، سیمینه رود و زاب کوچک…..) را کم‌آب، فصلی یا خشک کرده است (2022,30). این رودخانه‌ها، که ۴۰٪ منابع آبی کشور را تأمین می‌کنند (5)، دیگر توان پشتیبانی از اکوسیستم و جوامع محلی را ندارند.

افزایش دما: میانگین دمای زاگرس بین ۱.۵ تا ۲ درجه سانتی‌گراد طی ۵۰ سال گذشته افزایش یافته که زیستگاه گونه‌های گیاهی و جانوری را تنگ‌تر کرده است (15و11). این گرمایش، مانند تب‌لرزه‌های پی‌درپی، تن زاگرس را می‌لرزاند و گونه‌های حساس را به سوی انقراض می‌راند.

تبخیر و تعرق بالا: افزایش دما و کاهش رطوبت خاک، نرخ تبخیر و تعرق را تا ۱۵٪ افزایش داده و منابع آبی را تحلیل برده است (28). این پدیده، مانند خونریزی از رگ‌های زاگرس، چشمه‌ها و رودخانه‌ها را یکی پس از دیگری خشک می‌کنند.

نقشه شماره1 اختلافات اب و هوایی و  افزایش دما  را تا پایان 2100 در ایران  ( تبدیل اقلیم سرد غالب مناطق زاگرسی به ویژه رنگ ابی بیشتر در نقشه بالایی و تبدیل به رنگ زرد و نارنجی در نقشه پائینی

خشکسالی‌های ممتد: خشکسالی‌های شدید طی دو دهه اخیر، مانند تب‌های کشنده بیماران کرونایی، پیکر زاگرس را از درون سوزانده‌اند. گزارش UNCCD (23) نشان می‌دهد که ۸۰٪ مناطق زاگرس تحت تأثیر خشکسالی‌های شدید تا متوسط قرار دارند، که ظرفیت احیای طبیعی جنگل‌ها را به صفر رسانده است.

فرسایش خاک، جسم عریان زاگرس: سالانه ۵ تا ۲۰ تن خاک در هکتار از زاگرس شسته می‌شوند، گویی این مادر زنده‌زنده به خاک سپرده می‌شود (2و14). فرسایش خاک، حاصلخیزی زمین را کاهش داده و توانایی اکوسیستم برای احیای جنگل‌ها را از بین برده است. نهال‌های سبز‌شده به دلیل کمبود بارندگی، فصول طولانی و گرما وخشکی فیزیکی هوا، پس از دو ماه خشک می‌شوند (8و10). این فرآیند، مانند بیماری که پوست و گوشتش در اثر عفونت فرومی‌ریزد، عزت و توان زاگرس را سلب کرده است.

زوال بلوط‌ها، قلب زاگرس: نابودی بیش از ۱.۴ میلیون هکتار جنگل

بلوط، مانند از کار افتادن قلب و ریه‌های زاگرس است (19). این درختان سرافراز، ستون فقرات اکوسیستم زاگرس، تحت فشار تغییر اقلیم، خشکسالی و آفات در حال مرگ هستند . گزارش انجمن‌های زیست‌محیطی بانه و مریوان نشان می‌دهند که گستردگی آفات در جنگل‌های زاگرس شمالی شدیدتر از گذشته است (11و10). کاهش زادآوری بلوط به دلیل خشکسالی، چرای ممتد دام، فشردگی خاک و قطع مکرر شاخه‌زادها، جنگل‌ها را به مجموعه‌ای از درختان میانسال و کهنسال بدون طبقات جوان تبدیل کرده است.

شکل شماره 3  خشکیدگی درختان بلوط در زاگرس

آفات و بیماری‌ها، عفونت‌های مرگبار: سوسک‌های چوب‌خوار

و قارچ‌های زغالی، که ۵۰ سال پیش در کهگیلویه و بویراحمد

آغاز شد، اکنون کل زاگرس را فرا گرفته است (24و10). این آفات، مانند عفونت‌های مکرر در بدن بیمار کرونایی، پیکر رنجور زاگرس را غرق کرده‌اند. فقدان تحقیقات کافی و ناتوانی در مدیریت آفات، این بیماری را به فاجعه‌ای منطقه‌ای تبدیل کرده است.  گسترش لورانتوس در سالجاری در مناطق جنگلی بانه و مریوان گسترش فراوانی پیدا کرده است.

شکل شماره 4 نمونه  افات و بیماریها وشکل شماره 5 گسترش لورانتوس در بانه و مریوان عکس از بانه

کاهش تنوع زیستی، ضعف سیستم ایمنی: انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری، سیستم ایمنی زاگرس را تضعیف کرده و آن را در برابر شوک‌های اقلیمی و انسانی بی‌دفاع ساخته است.

گزارش IUCN (20) نشان می‌دهد که ۳۰٪ گونه‌های بومی زاگرس در معرض انقراض‌اند. این کاهش، مانند بدن بیماری که هیچ مقاومتی در برابر ویروس ندارد، زاگرس را به سوی فروپاشی سوق می‌دهند.

شکل شماره 6 تغییر کاربریها و کاهش تنوع زیستی عکس از تهران تایمز

چرای سنتی، تخریب بی‌امان: چرای سنتی با ۳۶ میلیون دام، بیش از دو برابر ظرفیت مجاز دام، جنگل‌های زاگرس را به چراگاه تبدیل کرده است (4). نهال‌های سبز‌شده در فصل چرا نابود می‌شوند، و فشردگی خاک زادآوری طبیعی را مختل کرده است (10). این موضوع باید روشن گردد جنگلهای زاگرس واقعا جنگل هستند یا چراگاه دام .

نقش زاگرس در تولید آب و گوشت: هر هکتار جنگل زاگرس ۱۰۰۰ مترمکعب

آب ذخیره می‌کند و ۴۰٪ منابع آبی کشور را تأمین می‌کند (5). همچنین، ۵۰٪ دام‌های کشور در زاگرس قرار دارند، بنابراین حفاظت از این جنگل‌ها را برای امنیت غذایی حیاتی می‌سازد (6).

.عکس شماره7  خشک شدن رودخانه در مریوان به سنندج

زاگرس، زیستگاه اقوام و تمدن: زاگرس میزبان اقوامی مانند کردها، لک‌ها، لرها، ترک‌ها، قشقایی‌ها و آشوری‌ها با جمعیتی بالغ بر میلیون‌ها نفر است (30و1). این منطقه از هزاره‌های پیش از میلاد مرکز تجمع تمدن‌های ماد و غیره بوده است (۱). همچنین، زاگرس میزبان بزرگ‌ترین ذخایر هیدروکربنی جهان است (19)  با این حال، ۳۴٪ جمعیت کشور در زاگرس از فقر اقتصادی رنج می‌برند، و با این همه جمعیت و ذخاییر زرخیزش تنها ۱۶.۸٪ صنعت و ۱۴.۶٪ اشتغال صنعتی (2) کشور  به اهالی زاگرس تعلق دارند و همین امر، یکی از مهمترین دلایل تخریب ها و  توزیع  نا عادلانه ثروت و قدرت را می رساند.

ناتوانی تحقیقاتی و اجرایی: تحقیقات برای معرفی گونه‌های مقاوم به گرمایش جهانی در ایران ناچیز است، در حالی که اروپا از دهه ۱۹۷۰ چنین مطالعاتی(دکتر مروی مهاجر کلاس درس دوره دکترا دانشگاه تربیت مدرس 74  )  را آغاز کرده است . سازمان منابع طبیعی، به‌عنوان معاونتی در وزارت جهاد کشاورزی، تحت فشار خودکفایی غذایی وزارت متبوعه ، دایما در حال توسعه  اراضی کشاورزی از منابع طبیعی بوده است. ناتوانی مدیران، کمبود اعتبارات و نبود وزارتخانه مستقل منابع طبیعی، حفاظت را غیرممکن کرده است و تا زمانی که این وزارتخانه همراه با وزارت محیط زیست در کشور شکل نگیرند تخریب ها  و فروپاشی زاگرس همچنان پا بر جا خواهند بود.

آتش‌سوزی‌ها، ازپیامدهای تغییر اقلیم  و واکنش زاگرس به انسانها:

در سال ۱۴۰۳، ۴۷ هزار هکتار از جنگل‌های کشور، که ۹۲٪ آن در زاگرس بودند، دچار آتش‌سوزی شده بودند، رشدی دو تا سه برابری نسبت به سال قبل( 7). این آتش‌سوزی‌ها، مانند فریادهای زاگرس در برابر تخریب های انسانی و تغییر اقلیم، اکوسیستم را به نابودی نزدیک‌تر می‌نمایند.

عکش شماره 8   اتش سوزیهای فراوان در کردستان عکس از رجانیوز

عدم توان اجرایی سازمان منابع طبیعی: با توجه به گستردگی منابع طبیعی در بیش از 85 درصد وسعت کشور ، اعتبارات اندک ، به روز نبودن قوانین، کادری ناهماهنگ ( تلفیقی از کارشناسان کشاورزی و منابع طبیعی ، عدم امکانات و عدم دسترسی به مناطق جنگلی، تحت حمایه بودن وزارتخانه ای که ناچار است برای رفع مشکلات خودکفایی دایما بر وسعت اراضی کشاورزی و باغات بیفزایند ، یکی از مشکلات اساسی و بنیادین این سازمان است.

پیامدها: تراژدی فراتر از یک منطقه

زوال زاگرس نه‌تنها غرب ایران، بلکه کل کشور و منطقه را تهدید می‌نمایند. مرگ جنگل‌های زاگرس، مانند قطع اکسیژن بیماران کرونایی، چرخه‌های آب، تولید غذا و تنظیم اقلیم را مختل می‌نمایند  (23). پیامدهای این بحران، همانند امواج کرونا که فقر، بیکاری و ناامیدی را در جهان گستراند، زاگرس را گرفتار زوال کرده است.

فقر و مهاجرت: بیش از ۷۰٪ خانوارهای روستایی زاگرس زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند (28). فلاکت اقتصادی در استان‌های زاگرسی بین ۶۳ تا ۶۷٪ است، در حالی که میانگین کشوری ۵۴.۸٪ است (2). مهاجرت‌های گسترده به شهرها، حاشیه‌نشینی، ناآرامی و فشار بر زیرساخت‌های شهری را افزایش داده اند. این مهاجرت‌ها، مانند پناهجویان کرونایی که از مناطق بحرانی گریختند، شهرها را با چالش‌های اجتماعی و اقتصادی بیشتری  روبه‌رو کردند ، شرایط سایر مناطق را بحرانی تر خواهند کرد .

طوفان‌های گردوغبار:  با خشک شدن زاگرس، طوفان‌های گردوغبار بیشتری را به شهرهای ایران آورده و سلامت میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کنند (25). این طوفان‌ها، مانند بیمارستان‌های پر از بیماران کرونایی، زیرساخت‌های بهداشتی و اقتصادی را تحت فشارهای شدید  قرارخواهند داد و زندگی را بر ساکنان ان بحرانی تر خواهند کرد .

نابودی خدمات اکوسیستمی: زاگرس سالانه خدماتی به ارزش میلیاردها دلار ارائه می‌دهند، از جمله تصفیه آب، تولید اکسیژن و تنظیم اقلیم (21). از دست رفتن این خدمات، مانند قطع دستگاه اکسیژن بیمار، ایران را به سوی ناامنی غذایی، کمبود آب و اختلال اقلیمی سوق می‌دهند. گزارش IPCC (18) هشدار می‌دهد که فروپاشی اکوسیستم‌های کوهستانی مانند زاگرس، اثرات جهانی خواهند داشت.

تهدید هویت ملی و جهانی: زاگرس، با تاریخ و فرهنگ غنی، بخشی از هویت ایران است. مرگ آن، مانند از دست دادن میراثی گران‌بها، حسرتی ابدی در دل آیندگان خواهد کاشت. جامعه جهانی، ایران را به دلیل تخطی از کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند کنوانسیون تنوع زیستی (13) و کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی (23) سرزنش خواهند کرد.

ناامنی غذایی و اقتصادی: با توجه به نقش زاگرس در تولید ۵۰٪ گوشت کشور و ۴۰٪ آب (6,5)، زوال آن امنیت غذایی و اقتصادی ایران را به خطر می‌اندازند. کاهش تولید آب و محصولات دامی، همراه با فقر صنعتی اقتصاد منطقه را فلج کرده و بیکاری را رواج داده است.

این پیامدها، زنگ خطری برای ایران و جهان هستند. زوال زاگرس، مانند جهانی که در اوج کرونا به زانو درآمد، آینده‌ای تاریک را نوید می‌دهند، مگر اینکه امروز  به پا خیزیم و  طرحی نو دراندازیم.

راه نجات: بسیج فوری برای احیای زاگرس

زاگرس، مانند بیماری که در بخش مراقبت‌های ویژه نفس‌های آخر را می‌کشد، نیازمند بسیج فوری و هماهنگ است، مشابه تلاش جهانی برای مهار کرونا. این مادر رنجور به اتاق ایزوله، کادر متخصص و تجهیزات مدرن نیاز  و سرمایه گذاری کلان نیاز دارند.

شکل شماره 1 شواهدی از خشک شدن جنگلها ، کاهش منابع ابی، دامهای بدون علوفه با مردمانی که همانند نیکانشان  باساختاری از دامداری و کشاورزی ناپایدار همراه با فقر و بیکاری ، تقاضای کمک برای نجات زاگرس را می نمایند.

پیشنهادهای کلیدی برای نجات زاگرس، با تکیه بر استانداردهای جهانی، عبارتند از:

احیای جنگل‌ها، واکسنی برای زاگرس: کاشت گونه‌های مقاوم به تغییرات اقلیمی و مبارزه با آفات، همانند واکسن برای بیمار کرونایی، حیاتی است (16). متخصصان باید ارقام مقاوم به خشکسالی و گرما را معرفی کنند، اما جنگ تحمیلی، تحریم‌های دو دهه اخیر، تورم بالا، کاهش اعتبارات عمرانی و ارتباطات بین‌المللی و فقدان پایش‌های همخوان با استانداردهای جهانی، این فرآیند را مختل کرده است (10). برنامه‌های جهانی مانند ابتکار بون(12) می‌توانند الگویی برای زاگرس باشند.باید به پذیریم با روند چند دهه گذشته امکان  احیای زاگرس غیر ممکن است.

مدیریت منابع آبی، شریان حیات زاگرس: احیای چشمه‌ها و رودخانه‌ها با مدیریت پایدار آب، مانند دستگاه اکسیژن برای بیمار، ضروری است. احداث سیستم‌های جمع‌آوری آب باران و بازسازی تالاب‌ها می‌تواند منابع آبی را احیا کند (25). گزارش World Bank (28) تأکید می‌کند که مدیریت یکپارچه آب در مناطق کوهستانی، کلید پایداری اکوسیستم‌هاست.

حمایت از جوامع محلی، فرزندان زاگرس: توسعه معیشت‌های جایگزین مانند اکوتوریسم، کارگاههای تولیدی ، صنایع کوچک و دستی، تغییر در الگوی دامداری باز و سنتی وکشاورزی پایدار ، فشار بر زاگرس را کاهش می‌دهند (27). اما این امر نیازمند سرمایه‌گذاری کلان و اعتبارات کافی با تلاش مجموعه ای از وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی نیاز دارند  که با ناترازیهای موجود، صنایع فرسوده و ناکارامد، عدم ارتباطات فی مابین وزارتخانه ها ، نبود اعتبارات کافی ، نبود امکانات لازم برای حفاظت  و پایش جنگلها با مهمترین فناوریهای روز، تأمین آن تقریبا غیر ممکن است. بنابراین  جوامع محلی، که ۳۴٪ جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند (2)، ناچارند برای تهیه حداقل امکانات با کارهای سخت و مشقت بار همچنان جنگلها را فرسوده تر و رنجورتر نمایند. با این توصیف می توان گفت حکمرانان ما در طی چندین دهه اخیر باد کاشتند  هم اکنون طوفانها انرا درو خواهند کرد ، مگر اینکه با بازگشایی درهای بسته ،زمینه برای شوفایی و رونق اقتصادی و تغییر در ساختارهای بهم ریخته، امیدی به نجات زاگرس بود .

پایش هوشمند، چشمان بیدار زاگرس: استفاده از فناوری‌های نوین مانند سنجش از دور، هوش مصنوعی و پهپادها برای رصد دقیق اکوسیستم، مانند تست‌های سریع کرونا، ضروری است (18). اما ذخایر علمی ایران در این زمینه محدود است و وابستگی به داده‌های جهانی، برنامه‌ریزی را دشوار کرده است. همکاری با سازمان‌های بین‌المللی مانند FAO می‌تواند این خلأ را پر کند.

مشارکت ساکنان، سهامداران اصلی: ساکنان زاگرس، با دانش بومی و پیوند عمیق با این سرزمین، باید به‌عنوان سهامداران اصلی در حفاظت و احیا مشارکت کنند، نه کارگران موقت (22). این امر نیازمند قوانین ویژه، آیین‌نامه‌های حمایتی و مجوزهای خاص است تا ساکنان فقیر و بیکار زاگرس به حافظان این اکوسیستم تبدیل شوند.

ارتقای ساختار اجرایی: تبدیل سازمان منابع طبیعی از معاونتی در وزارت جهاد کشاورزی به وزارتخانه‌ای مستقل با کادر تخصصی و اعتبارات کافی، حیاتی است. هماهنگی بین اجرا، آموزش و تحقیقات باید تقویت شود تا از بحران‌های لحظه‌ای جلوگیری گردد.

مدیریت آتش‌سوزی‌ها: با توجه به آتش‌سوزی ۴۷ هزار هکتار جنگل در ۱۴۰۳ (7)، ایجاد سیستم‌های هشدار زودهنگام، آموزش جوامع محلی و تخصیص تجهیزات اطفای حریق ضروری است. متاسفانه در طی  یکی دو دهه اخیر  جنگلداریهای شهرستانهای زاگرس فاقد کمترین امکانات و غالبا انجمن های زیست محیطی با فراخوانهای جمعی توانسته اند با دستان خالی ، کشته ها و زخمی های فراوان  اتش سوزیهای را خاموش نمایند.

سایرپروژه های ضروری:

کلام آخر: زاگرس، هویت و آینده ماست

زاگرس نه‌فقط یک جنگل، بلکه میراث گران‌بها، هویت ملی، تاریخ و آینده ایران است. این مادر مهربان، که روزگاری امنیت غذایی، سلامتی و امکان نفس کشیدن را به ما هدیه می‌داد، امروز در گردوغبار، خشکی رودخانه‌ها و زوال جنگل‌هایش غرق شده است. مرگ زاگرس، مرگ معیشت هزاران خانوار، آوارگی میلیون‌ها نفر و نابودی شریان‌های حیاتی ایران را به دنبال خواهد داشت. هر ثانیه تأخیر، مانند لحظه‌ای است که بیمار کرونایی نفس‌های آخرش را می‌کشد. اگر امروز بی‌تفاوت بمانیم، آیندگان ما را به بی‌کفایتی متهم خواهند کرد و جامعه جهانی، حکمرانان را به تخطی از کنوانسیون‌های جهانی مانند کنوانسیون تنوع زیستی (13و کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی (23) زیر سؤال خواهد برد. نویسندگان و محققان، این فاجعه را گناهی نابخشودنی خواهند نامید.

زاگرس نیازمند نجات‌غریق‌های ماهری است که پیش از مرگ، او را از پرتگاه نجات دهند. سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان، همان‌گونه که جهان برای کرونا متحد شد، برای زاگرس قیام کنید. تخصیص بودجه کلان، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، و مشارکت دادن ساکنان محلی، نه‌تنها زاگرس، بلکه ایران و جهان را نجات خواهد داد. نگذارید وجدان‌مان از این بی‌مهری‌ها بسوزد. زاگرس فریاد می‌زند؛ به تقاضاهایش پاسخ دهید.

به جای بزرگان دلیری مکن / چو سرپنجه‌ات نیست، شیری مکن

دلایل قوی باید و معنوی / نه رگ‌های گردن به حجت قوی

(سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع)

منابع مورد استفاده :

  1. غلامرضایی, فریده (۱۳۸۷). تمدن در دامنه‌های زاگرس مرکزی در لرستان. پایگاه خبری گلونی.
  2. حیدریان, جواد (۱۴۰۲). طبیعت زاگرس بار بیکاری و فقر را به دوش می‌کشد. هفته‌نامه تجارت فردا.
  3. حیدریان, جواد (۱۴۰۲). زنگ خطر در زاگرس. روزنامه ابتکار.
  4. گراوند, اردشیر (۱۴۰۲). عوامل تخریب جنگل‌های زاگرس. روزنامه ابتکار.
  5. نوبخت (۱۴۰۱). نقش زاگرس در تولید آب. گزارش صدا و سیمای ایران.
  6. تیموری, علی (۱۴۰۴). مدیریت پایدار جنگل‌های زاگرس. گزارش صدا و سیمای ایران.
  7. مسجدی, فرخ (۱۴۰۴). زاگرس در حال واکنش به انسان است. گزارش ایران اکونومیست.
  8. فتاحی ، محمد ( 1403 ) ، راهکارهای مناسب برای کاشت بذر و نهال  در جنگلهای زاگرس
  9. فتاحی ، محمد ( 1382 )،دستور العمل اجرایی کاشت مستقیم بذور جنگلی در جنگلهای خارج از شمال کشور، دفتر جنگلهای خارج از شمال  سازمان جنگلها و مراتع کشور
  10. فتاحی ، محمد ( 1395 )، زوال جنگلهای زاگرس ، وبسایت جنگلهای زاگرس
  11. فتاحی ، محمد ( 1403 ) سالهای گرم تر شدن در حال تکرار هستند، وبسایت جنگلهای زاگرس
  12. Bonn Challenge (2020). Global Restoration Commitments. International Union for Conservation of Nature
  13. CBD (2022). Convention on Biological Diversity: Global Biodiversity Outlook 5. Secretariat of the Convention on Biological Diversity.
  14. FAO (2019). Soil Erosion: The Greatest Challenge for Sustainable Soil Management. Food and Agriculture Organization of the United Nations.
  15. FAO (2020). Global Forest Resources Assessment 2020. Food and Agriculture Organization of the United Nations.
  16. FAO (2021). Restoring the Earth: The Next Decade. Food and Agriculture Organization of the United Nations.
  17. IPCC (2021). Sixth Assessment Report: Climate Change 2021. Intergovernmental Panel on Climate Change.
  18. IPCC (2022). Climate Change 2022: Impacts, Adaptation and Vulnerability. Intergovernmental Panel on Climate Change.
  19. Iran Forest Service (2022). Annual Report on Zagros Forest Degradation. Ministry of Agriculture, Iran.
  20. IUCN (2023). The IUCN Red List of Threatened Species. International Union for Conservation of Nature.
  21. TEEB (2020). The Economics of Ecosystems and Biodiversity: Mainstreaming the Economics of Nature. UN Environment Programme.
  22. UNCCD (2021). Global Land Outlook 2. United Nations Convention to Combat Desertification.
  23. UNCCD (2022). Drought in Numbers 2022. United Nations Convention to Combat Desertification.
  24. UNEP (2021). Global Assessment of Forest Pests and Diseases. United Nations Environment Programme.
  25. UNEP (2022). Adapting to Water Scarcity in Arid Regions. United Nations Environment Programme.
  26. WHO (2021). COVID-19 Global Response: Lessons Learned. World Health Organization.
  27. World Bank (2020). Community-Based Natural Resource Management in Arid Regions. World Bank Group.
  28. World Bank (2023). Climate Change and Poverty in the Middle East and North Africa. World Bank Group.
  29. Najafi, Mahdi; Vergés, Jaume; Etemad-Saeed, Najmeh; Karimnejad, Hamid Reza (2018). Folding, thrusting and diapirism: Competing mechanisms for shaping the structure of the north Dezful Embayment, Zagros, Iran. Tectonophysics, 747-748, 1-17.
  30. Britannica (2023). Zagros Mountains. Availableat:

https://www.britannica.com/place/Zagros-Mountains