طبیعت بزرگترین کتاب جهان

از

محمد فتاحی

اسفند 1403

تقدیم به شهدای کوهنورد ارتفاعات هفت تاش بانه که در دل طبیعت بر اثر سقوط بهمن جان به جانان تسلیم کردند.

مقدمه:

در دنیای پرشتاب امروزی، گاهی فراموش می‌کنیم که ریشه‌های ما به کجا بازمی‌گردند. طبیعت، این گنجینه پنهان، نه تنها منبع حیات ماست بلکه معلمی بزرگ است که در دل خود حکمت‌ها و درس‌های بی‌پایان نهفته ای دارند. درختی تنومند که با ریشه‌های گسترده‌اش بر صفحات کتاب زندگی ما سایه افکنده، نماد عظمت و ماندگاری است. هر برگ و هر شاخه‌اش داستانی برای گفتن دارند و هر روز که به آن نزدیک‌تر می‌شویم، رازهای بیشتری از آنرا کشف می‌کنیم.

طبیعت، با الگوهای شگفت‌انگیز و زیبایش، به ما یادآوری می‌نمایند که چگونه می‌توانیم از آن الهام بگیریم. در این مقاله، به بررسی اهمیت و نقش طبیعت در زندگی‌مان می‌پردازیم و درک الگوهای طبیعی را به عنوان راهی برای یادگیری و رشد معرفی می‌کنیم. زبان طبیعت، ارتباطات و تعاملات بین موجودات زنده ، به ما می‌آموزند و ما را به تبادل اطلاعات و احساسات در اکوسیستم‌ها دعوت می‌کنند.

پیام‌های معنوی و فلسفی طبیعت، ما را به تفکر عمیق‌تری درباره وجود و جایگاه‌مان در جهان ترغیب می‌نمایند. نمادگرایی‌های طبیعت در فرهنگ‌ها و ادبیات، به ما این امکان را می‌دهند که با دنیای درون و بیرون خود ارتباط  بیشتری برقرار کنیم. اما در این مسیر، چالش‌ها و تهدیدات  فراوانی  برای طبیعت وجود دارند ، بدانید که ادامه اینگونه چالشها ، نه تنها برگهای زرین این کتاب ماندگار و جاودانه را مختل و به نابودی می کشانند ، بلکه زمزمه هایی چون الودگیها، تغییر اقلیم ، جابجایی اقلیم ها و بیابانی تر شدن سرزمین مان  ….بحرانهای زیست محیطی فراوانی را جلو پای تک تک ما قرار خواهند داد و متاسفانه با زمزمه هایی که گویا انقراض تاریخی دیگری دارد ، اغاز میگردد ، حیات ما را دچار دگرگونیهای فراوان خواهند کرد.  بنابراین  باید، با دقت و دوراندیشی به آن‌ها توجه کنیم.

این مقاله، سفر به دنیای رازآلود طبیعت است. سفری که در آن، هر صفحه اش به ما یادآوری می‌کنند که برای حفاظت از این گنجینه، باید با دقت و عشق عمل کنیم تا نسل‌های آینده نیز از آن بهره‌مند شوند. بیایید با هم به ورق زدن صفحات این کتاب بزرگ را اغاز نماییم  و از زیبایی‌ها و درس‌های آموزنده آن لذتها ببریم.

1   – اهمیت و نقش طبیعت در زندگی انسانها:

طبیعت به عنوان بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی انسانها، از روزی که موجودات زنده پا به عرصه

حیات گذاشته اند نقش کلیدی به عنوان بخش اصلی در همه  ابعاد مختلف  از سلامت، تأمین غذا و آب، تنوع زیستی، فرهنگ و اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده و ادامه حیات به وجود طبیعت سالم ان بستگی دارند(  انسان سالم = طبیعت سالم  )  . بنابراین درک این موضوع  و حفاظت از طبیعت  امری لازم و ضروری است و  هر گونه آسیب به آن، نه تنها به محیط زیست بلکه به زندگی انسان‌ها و همه مصرف کنندگان آن  آسیب های جدی خواهد زد.  مهم‌ترین جنبه‌های طبیعت که بر  زندگی انسانها  اثرات عمیقی خواهند گذاشت عبارتند از :

1.1- سلامت جسمی و روانی:

کاپلان (1995 ) معتقد است ، طبیعت به عنوان یک منبع درمان و آرامش بخش برای انسان‌ها شناخته شده است و نتایج مطالعات متعدد تا کنون  نشان داده ، ارتباط با طبیعت و قرار گرفتن در محیط های طبیعی  به بهبود سلامت روح و روان، کاهش استرس ها ، اضطرابها ، افسردگیها و نهایتا به ارامش رسیدن کمک های فراوان می‌ نمایند.

1.2 – منبع غذا و آب:

فائو ( 2017)  طبیعت منبع اصلی غذا و آب مورد نیاز همه موجودات زنده و بالاخص انسانها از محصولات کشاورزی گرفته تا منابع دریایی و اب شیرین به حساب می ایند . بنابراین درک و حفظ اکوسیستم ها با رعایت حفظ تمامی گونه‌ها برای بقاء به طبیعت،کاملا لازم و ضروری هستند.

1.3 – حفاظت از تنوع زیستی:

سالا و همکاران ( 2000) حفظ تنوع زیستی برای تاب‌آوری اکوسیستم‌ها و افزایش پایداری انها ، از بزرگ‌ترین موجودات تا کوچک‌ترین میکروارگانیسم‌ها،نقشهای فوق العاده مهم و ارزشمندی را

برای حفظ تعادل اکوسیستم دارا هستند. عدم رعایت نکات ذکر شده منجر به کاهش تنوع زیستی ، آسیب‌پذیری و ناپایداری بیشتر اکوسیستم‌ها و کاهش قابلیت های آنها در برابر چالش‌ها خواهند شد.

1.4 – تأثیر بر فرهنگ و هویت:

کانتری من ( 1999) در مقاله نقش طبیعت در توسعه فرهنگها اعلام کرده اند که  طبیعت نه تنها زندگی مادی ،بلکه هویت و فرهنگ انسان‌ها را نیز شکل می‌دهند. زیرا بسیاری از فرهنگ‌ها، ادبیات و هنرها از مکان‌های طبیعی با ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی خاصی از طبیعت الهام گرفته و موجبات رشد ان جوامع شده اند.

1.5 منبعی برای  فعالیت‌های اقتصادی:

باکلی (2012 ) در کتاب نقش توریسم و مدیریت گردشگری از  طبیعت به عنوان منبعی برای درامدهای ساکنان و مشاغل متنوع آن  در عرصه های مختلف نظیر فعالیت‌های اقتصادی ( کشاورزی، گردشگری، جنگلداری و صید..پایدار ) نام برده اند .

2– طبیعت به عنوان منبع دانش و یادگیری:

درک الگوهای طبیعی و الهام‌گیری از آنها ابزارهای قدرتمندی برای نوآوری و حل مشکلات در دنیای مدرن هستند. بیومیمتیک به ما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانیم از طبیعت الهام بگیریم و آنرا به عنوان معلمی برای طراحی و رفع نیازها استفاده کنیم.

این الگوها نه تنها می‌توانند به کارایی و پایداری کمک کنند بلکه به ما یادآوری می‌کنند که چگونه باید طبیعت را در برنامه‌ریزی‌های خود در نظر داشته باشند زیرا طبیعت اطلاعات نهفته ،پیچیده  و کاراییهای فراوانی را دارا هستند . مهمترین الگوهای طبیعی و الهام‌گیریها عبارتند از:

2.1 – الگوهای طبیعی

کاوفمن ( 1995) از دانشگاه اکسفورد در کتاب جستجوی قوانین پیچیده از خانه تا جهان به الگوهای طبیعی شامل تکرار، تعادل، تقارن و تنوع همانند فرایند جوانه زنی در گیاهان و الگوهای تشکیل ابرها  که در طبیعت به وفور مشاهده می‌شوند، نام برده است. این الگوها می‌توانند شامل فرایندهای بیولوژیکی، ساختارهای فیزیکی و تعاملات درون اکوسیستم‌ها باشند.

2.2 – الهام‌گیری از طبیعت:

بنیوس (2002 ) در پژوهشهای خود تحت عنوان نواوری با الهام از طبیعت یا یومیمتیک  به مطالعه و تقلید از الگوها و فرآیندهای طبیعت به منظور حل مشکلات انسانی اشارات فراوانی مانند طراحی هواپیماها بر اساس فرم بال پرندگان

یا طراحی مواد جدید با الهام از پوست نهنگ…… دارند.

طراحی و مهندسی بر اساس الگوهای طبیعی می‌توانند منجر به نوآوری‌های بسیار چشمگیر در ابعاد جهانی تا کنون شده اند. مهندسان اغلب برای الهام گرفتن به طبیعت روی آورده اند و آناتومی ساده یک شاهین یا عقاب مستقیماً تأثیرگذار است.

2.3 – کاربردهای الهام‌گیری از الگوهای طبیعی:

راینی و مارتینی ( 2014 )  در مجله بین المللی طراحی اعلام طراحان و معماران  می توانند با الهام از الگوهای رشد گیاهان و ساختمانهای طبیعی ، طرح های سبز و پایدار یا مهندسان با استفاده از ساختارهای طبیعی مانند زنبور عسل برای طراحی سیستم های بهینه سازی شده استفاده نمایند.

بنابراین تاکید دارند که الهام‌گیری از الگوهای طبیعی در حوزه‌های مختلفی مانند معماری، مهندسی، پزشکی و فناوری اطلاعات  نکات بسیار فراوان و ارزشمندی  را در برخواهند داشت .

2.4 – مدیریت پایدار با درک الگوهای طبیعی:

فالکی و همکاران ( 2002 )  در مطالعات خود از تاب اوری و توسعه پایدار برای ایجاد ظرفیت های تطبیقی  در دنیای تحولات  مانند الگوهای طبیعی نظیر راهکارهایی برای کشاورزی پایدار ( کشاورزی انطباقی که از درک فصل‌ها و چرخه‌های طبیعی برای بهینه‌سازی کشت و کار بهره‌مند می‌شوند.  ) ، حفاظت از محیط زیست و بهبود اکوسیستم‌ها نام برده  و معتقدند که درک الگوهای طبیعی می‌توانند به مدیریت پایدار منابع طبیعی کمکهای فراوانی بنمایند . کند. الگوهای طبیعی می‌توانند راهکارهایی برای کشاورزی پایدار، حفاظت از محیط زیست و بهبود اکوسیستم‌ها ارائه دهند.

3 –  حکمت‌های طبیعت و فراگیری درس‌های زندگی:

حکمت‌های طبیعت پر از درس‌های ارزشمندی هستند و می‌توانند به ما در زندگی روزمره‌مان کمکهای فراوانی بنمایند. از تغییر و تعاملات طبیعی گرفته تا توانایی برای سازگاری و حفظ تعادل، تمام این مفاهیم به ما یادآوری می‌کنند که چگونه می‌توانیم به عنوان بخشی از یک کل بزرگتر، زندگی معنا‌دارتری داشته باشیم.

از طرفی طبیعت نه‌تنها منبعی برای منابع مادی است، بلکه به عنوان معلمی بزرگ ، می‌تواند درس‌های معنوی، اخلاقی و عملی را به انسان‌ها منتقل نمایند. حکمت‌های طبیعت به انسان‌ها یاری می نمایند تا با دقت بیشتری به زندگی خود و روابطشان با دیگر موجودات بیندیشند.  مهمترین  حکمت‌های طبیعت و درس‌های حیات‌بخش آن عبارتند از :

3.1 -تغییر و پایداری در چرخه‌های طبیعی:

مکفی ( 1998 ) در تحقیقات خود از کنترل طبیعت به عنوان یکی از بزرگ‌ترین حکمت‌های طبیعت و  مفاهیم چرخه‌های طبیعی و کسب درس هایی از تغییر و تحولات  نام می برند و ممعتقد هستند انچه باعث تغییرات روزانه ، فصلی و سالها  و نهایتا  باعث رشد و تکامل میگردند  چنین چرخه‌هایی هستند . بنابراین برای ادامه حیات حفظ این چرخه ها با  رعایت مهمترین اجزای انها امری لازم  ضروری هستند .

3.2 یادگیری از همزیستی و تنوع زیستی:

لوراو (  2000) از تنوع زیستی و تعاملات پیچیده میان گونه‌های مختلف در اکوسیستم‌ها  به عنوان پیشرفت های نظری جهان کنونی نام می برند و به ما یاداوری می کنند  که هر گونه‌ای  نه تنها در اکوسیستم ها  نقش های خاص و مهمی را   دارا هستند بلکه با سایرگونه ها  تداوم بخش  زندگی ها و پایداری اکوسیسم ها کاملا لازم و ضروری هستند .  نامبرده انرا درس بزرگی  از ارزش تنوع و همکاری در زندگی انسانی و راز  این موضوع که هر فرد و موجودی در جامعه ارزشهای منحصر به فرد ی را دارا هستند ، عنوان می کنند ،باید این تفاوت‌ها را گرامی بداریم. و بدانید حذف هر کدام تنوع زیستی و عمالکردها را کاهش می دهند.

3.3 – قدرت سادگی: الهام از اشکال طبیعی

الکساندر ( 979 ) در کتاب سازه های بی زمان از انتشارات دانشگاه اکسفورد به این نتیجه رسیده است که در طبیعت، اصول سادگی و کارایی غالب هستند. بسیاری از ساختارهای طبیعی  مانند اشکال برگ‌ها و گلها  به طور خاص و برای اعمال

خاصی طراحی و برای کاراییهای ویژه بهینه شده اند ، تا تاب‌آوری و پایداری را تداوم بخشند. از دیگر درس های الهام بخش طبیعت،  ساده گی ان است ، بکوشیم سادگی را از خود آغاز و فعالیت های غیر ضروری ، پیچیده و برهم زننده خودداری و بر روی نکات مهم و ارزشمندی که ساده به نظر میرسند ولی پرفایده تری را دارا هستند درس بگیریم  .

3.4 – تاب‌آوری(  یادگیری از طبیعت در برابر چالش‌ها) :

هولینگ (1973 ) در تحقیقات و بررسی های خود در باره تاب اوری و توانایی بازگشت به حالت اصلی پس از مواجهه با چالشها در طبیعت به خوبی نشان می‌دهند که چگونه اکوسیستمها در مواجهه با اتش سوزیهای جنگلی و طوفان ها خود را بازسازی و تجدید حیات می نمایند  تا بر  چالش‌ها فائق آیند.

3.5 –   تعادل:

اودم ( 1985) در کتاب مبانی اکولوژی از انتشارات کالج ساندرز می گویند ، هر گونه و هر اکوسیستمی در طبیعت، دارای تعادل‌های دقیق و حساس و حساب شده ای هستند تا بتوانند بقا و زنده مانی خود را تداوم بخشند.

4-  زبان‌های طبیعت و نحوه ارتباطات و تعاملات:

زبان‌های طبیعت و نحوه ارتباطات و تعاملات گونه‌های مختلف به ما نشان می‌دهد که چگونه ارتباطات فراتر از انسان‌ها می‌توانند رشد و بقای گونه‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. این ارتباطات پیچیده، نشان‌دهنده یک اکوسیستم پویا با تعامل مداوم است

تا به‌توان از آن برای درک بهتری از دنیای طبیعی بهره برد.این زبان‌ها می‌توانند شامل صداها، حرکات، بویایی، و حتی رنگ‌ها باشند. مهمترین انها عبارتند از :

4.1 -زبان صدا: ارتباط در دنیای حیوانات :

کاچپولی و اسلاتر ( 2008)  در کتاب آهنگ پرنده از انتشارات دانشگاه کمبریج  بیان می نمایند بسیاری از حیوانات از صدا برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند.

این صداها می‌توانند شامل آواز پرندگان، زوزه سگ‌ها، و سایر صداهای طبیعی باشند.  به عنوان نمونه  پرندگان برای جذب جفت یا تعیین مرزهای قلمرو خود از آواز استفاده می‌کنند. برخی از گونه‌های دلفین‌ها نیز به وسیله صداهای زیر آبی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

4.2 –  زبان حرکتی: زبان بدن در دنیای حیوانات :

فریچ (  1967)  در کتاب زبان رقص  زنبورها از انتشارات دانشگاه هاروارد بیان کرده بسیاری از حیوانات از حرکات بدنی برای ارتباط استفاده می‌کنند. این حرکات می‌توانند شامل رقص، تغییرات در حالت بدن و دیگر رفتارها باشند.به عنوان نمونه :  زنبورها با رقص خاصی به نام “رقص زنبوری” موقعیت منابع غذایی را به دیگر زنبورهای کلنی اطلاع می‌دهند.

4.3 – زبان شیمیایی:

هولددوبکر و  واتسون ( 1990 )  در کتاب مورچه ها از دانشگاه هاروارد عنوان کرده اند ،بسیاری از موجودات زنده، به ویژه حشرات، از زبان شیمیایی برای ارتباط استفاده می‌کنند. این مواد شامل ترشح مواد شیمیایی (فرومون‌ها) است که برای ارسال پیام‌ها به دیگر موجودات طراحی استفاده میگردد. به عنوان نمونه مورچه‌ها از فرومون‌ها برای تعیین مسیر منابع  غذایی و برقراری ارتباط با دیگران  ااین شیوه ها استفاده می‌کنند.

4.4 – زبان بصری:

استوارت و موسالی ( 2008 ) در کتاب  روندهای اکولوژی و تکامل بیان کرده اند ،بسیاری از موجودات، از جمله برخی گونه‌های ماهی، خزندگان و حشرات، از رنگ‌ها و الگوهای بدن خود برای انتقال پیام‌ها استفاده می‌کنند.

به عنوان نمونه : از سیگنالهای اجتماعی مانند تغیر رنگ برای تعاملات اجتماعی  یا روش‌های دفاعی یا برای جذب جفت در میان برخی گونه‌های ماهی و خزندگان رایج است.

4.5 – انتقال اطلاعات در گیاهان:

کربان و همکاران  ( 2000 ) در تحقیقاتهای انجام شده در رابطه با ارتباطات بین گیاهان بیان می کنند  گیاهان غالبا  از طریق ریشه‌ها یا انتشار مواد شیمیایی  در هوا (مثلاً در مواجهه با خطرات) انجام می‌شوند. به عنوان مثال :برخی گیاهان در پاسخ به حمله آفات، مواد شیمیایی منتشر می‌کنند تا گیاهان مجاور را نسبت به خطرات آگاه سازند.

5 –  تبادل اطلاعات و احساسات در اکوسیستم‌ها:

اکوسیستم‌ها مکان هایی هستند که موجودات زنده به‌هم پیوسته، نه‌تنها برای بقا بلکه برای برقراری ارتباط و همکاری نیز با یکدیگر تعامل دارند. تبادل اطلاعات و احساسات در اکوسیستم‌ها می‌تواند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بین گونه‌های مختلف صورت گیرند و می‌تواند تاثیرات عمده‌ای بر روی ساختار اجتماعی و رفتار آن‌ها داشته باشند. مهمترین این  اطلاعات و احساسات در اکوسیستم‌ها عبارتند از:.

5.1 -تبادل اطلاعات بین گونه‌ها:

فریش، ک. فون. (1967)  در کتاب رقص و جهت گیری زنبورها بیان می کنند  تبادل اطلاعات بین گونه‌ها می‌تواند شامل نشانه‌ها، فرومون‌ها، و تعاملات اجتماعی باشند. این تبادل برای بقا، جستجوی غذا، یا جلب جفت حیاتی هستند .  مانند : زنبورهای عسل که  از رقص برای تبادل اطلاعات در مورد مکان منابع غذایی استفاده می‌نمایند. وزمانی که زنبورها به کلنی برمی‌گردند، با رقص خود مکان غذا را به سایر زنبورها نشان می‌دهند.

5.2 -واکنش‌های احساسی در حیوانات:

مکامب  و سمپل (  2005 ) در باره روابط اجتماعی در زندگی عاطفی حیوانات بیان می نمایند ، بسیاری از گونه‌های حیوانی با نشان‌دادن احساسات می‌توانند بر رفتار اجتماعی و تعاملات همدیگر تاثیر بگذارند. به عنوان مثال :  برخی از پستانداران مانند فیل‌ها و میمون‌ها، احساساتی مانند غم و شادی را در موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهند و این احساسات به آن‌ها کمک می‌نمایند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

5.3 -ارتباطات شیمیایی و بصری:

استوارت فاکس، دی، و موسالی، ا. (2008) ارتباطات شیمیایی مانند فرومون‌ها برای تبادل اطلاعات بین گونه‌ها و جلب جفت استفاده می‌شود. همچنین بسیاری از جانوران از نشانه‌های بصری مانند رنگ‌ها و الگوها برای ارسال پیام‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال :  رنگ‌آمیزی و الگوهای بدن بسیاری از پرندگان برای جذب جفت و برقراری ارتباط میان آن‌ها کاربرد های فراوانی دارند.

5-4- تبادل اطلاعات گیاهان:

کاربان و همکاران ( 2006 ) بیان کرده اند که گیاهان برای  تبادل اطلاعات با یکدیگر از ترکیبات شیمیایی حاصل از ریشه‌ها یا هواب ترشح میکنند و بر رفتار گیاهان دیگر یا حشرات تأثیر می‌گذارند. به عنوان مثال :

برخی گیاهان در مواجهه با آفات، مواد شیمیایی معینی را برای جلب حشرات مفید ترشح می‌کنند.

5.5 – روابط اجتماعی و همکاری:

سیلک (2007 )  در یک دیدگاه بوم شناختی از رفتار حیوانات برای برقراری ارتباط و احساسات آن‌ها نامبرده و همین امر  می‌تواند منجر به تشکیل روابط اجتماعی پیچیده و همکاری‌های دوجانبه شوند. این روابط اجتماعی به موجودات زنده کمک می‌نمایند تا  با ارتباطات بهتر به بقا خود کمک نمایند. این امر در  دنیای میمون‌ها، به برقراری ارتباط و احساسات آنها و همکاری دربرای  جستجوی غذا کمک می نمایند.

6 –  پیام‌های معنوی و فلسفی در طبیعت:

اودم ( 1985) در مبانی اکولوژی، از طبیعت به عنوان یک منبع بی‌پایان از زیبایی، تعادل، و پیچیدگی های الهام ‌بخش نام می برند که  تفکر فلسفی و معنوی انسانها را  در طول تاریخ فراوان تر کرده است.   مهم‌ترین انها عبارتند از :

6.1 -تعادل و هماهنگی:

یکی از مهم‌ترین پیام‌هایی که از طبیعت برداشت می‌شوند، مفاهیم  تعادل و هماهنگی در اکوسیستم‌ها است ضمننا هر یک از گونه ها  در داخل اکوسیستم برای خود نقش های خاص و کلیدی دارند اما نهایتا ساختار اکوسیستم انها را هماهنگ و متعادل می سازند. به عنوان نمونه :زنجیره‌های غذایی و چرخه‌های زیستی از مهمترین تعاملات متقابل  داخل اکوسیستمها  در طبیعت هستند .

6.2 – تحول و تغییر:

هراکلیتوس (2001)  بیان می کنند که  طبیعت همواره در حال تحول و تغییر است. از تغییر فصل‌ها گرفته تا چرخه‌های حیات و مرگ و میرها ، همه  آنها نشان‌دهنده این واقعیت هستند که هیچ چیز ثابت نیست و همه چیز در حال  تحول ، پویایی و تکامل هستند. .این پیامها  این مفهوم  به ما می اموزند که تغییر بخشی طبیعی از زندگی در اکوسیستم ها است و ادامه و استمرار ان موجب  رشد و تحول میگردند.

6.3 – احترام به زندگی و تنوع:

کارسون (1962) در بهار خاموش اثر هاتوم میلفن بیان می کنند ، تک تک گونه های موجود در  طبیعت به ما یادآور می‌نمایند که همه موجودات زنده دارای ارزش و اهمیت ویژه ای  هستند. و هر چه تنوع زیستی فراوان تر باشند  نه تنها  بر خلق زیبایی ها کمک می نمایند ، بلکه به پایداری اکوسیستمها کمهای فراوان می نمایند . مهمترین پیام  یک اکوسیستم برای ما ان است  ،که  احترام به تمام اشکال زندگی و درک ضرورت حفاظت از  تک تک موجودات در محیط زیست ، باید به  عنوان یک مسئولیت اجتماعی مورد توجه همگان قرار گیرند .

4 .6 – تعامل و وابستگی:

ویلسون (1990 ) بیان می کنند در طبیعت، تعاملات میان موجودات زنده، چه در سطح اکوسیستم‌ها و چه در سایر سطوح اجتماعی، پیام‌های عمیقی در مورد وابستگی و همکاری بین همه موجودات زنده وجود دارند و همین امر موجب شده بعضی از انها به‌صورت همزیستی با یکدیگر زندگی می‌کنند. از مهمترین نمونه های ان می توان به : رابطه بین گیاهان و گرده‌افشان‌ها، و همزیستی‌ها (سیمبیوز)  انها در طبیعت نام برد .

6.5 – آگاهی از وجود و اتصال به کائنات:

ثورو، اچ دی (2001)   در مطالعات خود به این نتیجه رسیده ، طبیعت می‌تواند به انسان‌ها حس عمیق‌تری از وجود و اتصال به کائنات بدهند. زیبایی و عظمت طبیعت می‌تواند ما را به تأمل در مورد جایگاه خود در دنیا و فلسفه زندگی سوق دهند. و همین پیامها هستند که طبیعت ، ارتباطات عاطفی می‌تواند به روح‌افزایی و آرامش روانی  انسانها و سایر موجودات کمک نمایند.

7-  نمادگرایی‌های طبیعت در فرهنگ‌ها و ادبیات ملل جهان:

نمادگرایی‌های طبیعت در فرهنگ‌ها و ادبیات ملل جهان

نشان‌دهنده احترام عمیق انسان به طبیعت و قدرت آن در شکل‌دهی به تفکر، احساسات و تجربیات انسانی است. این نمادها از طریق ادبیات و هنر قابل درک و تجربه هستند و پیام‌هایی عمیقی از زندگی و نمایش زیبایی ها را انتقال می دهند. مهمترین  نمادگرایی‌های کلیدی در فرهنگ‌ها و ادبیات ملل مختلف عبارتند از: .

7.1 آب: نماد زندگی و پاکسازی:

الیاده ،م ( 1978) در بسیاری از فرهنگ‌ها، آب به عنوان نماد زندگی و توانایی پاک کردن گناه‌ها و نقص‌ها شناخته شده است. به عنوان نمونه :  اب  در مسیحیت، به عنوان ابزار غسل تعمید و نماد پاکسازی روحانی استفاده می‌شود. و در ادبیات فارسی از ان  به عنوان عنصر زندگی در اشعار شاعران بزرگ مانند حافظ و سعدی به‌کار رفته است.

7.2 – درخت نماد ثبات و زندگی:

هاکسلی، ا. (1949)، درختان معمولاً نماد ثبات، رشد، و پایداری در بسیاری از فرهنگ‌ها به شمار  و دربعضی دیگر آنها را  نماد پیوند بین زمین و آسمان می نامند. به عنوان نمونه : در فرهنگ ژاپنی، درخت ساکورا (گل گیلاس) نماد زیبایی و گذر زمان است.

7.3 پرنده گان  نماد آزادی و روح:

نصر، س.ح (1996)، در فلسفه اسلامی از پرندگان همواره به عنوان نماد آزادی، روح و ارتباط با آسمان ها بوده‌اند. به عنوان مثال : در ادبیات فارسی، پرنده‌ سیمرغ نماد کمال و روحانیت است، در حالی که در دیگر فرهنگ‌ها مانند فرهنگ بومیان آمریکا، پرندگان، نمایانگر پیام‌آوران الهی هستند.

7.4 گل، نماد زیبایی و عشق:

کنسلا ( 1995 ) در شعر عشق ازسافو تا بیتس، از گل‌ها به‌خصوص در ادبیات و فرهنگ‌های مختلف به‌عنوان نماد زیبایی، عشق و گذر عمر شناخته شده‌اند. به عنوان مثال : درا شعار فارسی سعدی، حافظ و دیگر شاعران، گل و بلبل نماد عشق و زیبایی و در دیگر فرهنگ‌های غربی، گل سرخ  نمایانگر عشق است.

7.5 – کوهها:، نماد قدرت و پایداری:

کمپبل،جی (2008)، در کتاب قهرمان با هزار چهره از انتشارات دانشگاه پرینستون کوه‌ها را به عنوان نمادهای قدرت، ماندگاری و حضور خدا در بسیاری از فرهنگ‌ها دیده می‌شوند. به عنوان مثال: در فرهنگ‌های هندو، کوه هیمالیای مقدس به‌عنوان مکانی نزدیک به خدا و نمادی از قدرت الهی شناخته می‌شوند. در ادبیات، کوه می‌تواند نماد چالش‌ها و عظمت‌های روحانی باشند.

8.-  تأثیر طبیعت بر تفکرات معنوی و فلسفی در جهان:

طبیعت به عنوان یک منبع الهام‌بخش و قدرتمند، تأثیر عمیقی بر تفکرات معنوی و فلسفی در جوامع مختلف داشته است. از منظر انسان‌شناختی، طبیعی بودن این ارتباط، انسان‌ها را به تفکر در مورد جایگاه خود در جهان و یافتن معنا در وجود خود ترغیب کرده است.مهمترین این تأثیرات عبارتند از:

8.1 – منبع الهام الهی:

سیل، جی (1996)، در مقدمه کتاب هندوئیسم از انتشارات دانشگاه کمبریج بیان کرده اندکه بسیاری از فلسفه‌ها و ادیان به تأثیرات طبیعی به عنوان نشانه‌ای از وجود خداوند یا حقیقتی برتر اشاره کرده‌اند. این ارتباط معنوی با طبیعت، به انسان‌ها کمک می‌کنند تا درک بهتری از وجود و معانی زندگی را پیدا کنند. به عنوان مثال :در فلسفه هندوئیسم، طبیعت و عناصر آن به عنوان تجلیات خداوند تلقی می‌شوند و بزرگ‌ترین آموزه‌ها در مورد وحدت هستی در این سنت متجلی است.

8.2 – تقریب مفهوم وجود

هایدگر، م. (1962)، در آثارش به زیست در جهان اشاره  نموده و به تعامل ما با دنیای طبیعی و اینکه چگونه این تعامل بر فهم ما تأثیر می‌گذارند، پرداخته است . هارپر و رو  در کتاب زمان و بودن  بیان کرده اند که در بسیاری از مکاتب فلسفی، مفهوم وجود از منظر طبیعت مورد بررسی قرار گرفته است. فیلسوفان مانند هایدگر به ارتباط انسان با طبیعت و محیط اشاره می‌کنند و این ارتباط را به‌عنوان بخشی از تجربه انسانی می‌دانند.

8.3 – پیدایش اثرات روانشناختی:

کاپلان ،ر، کاپلان، اس (  1989 ) در یک دیدگاه روانشناختی از تجربه طبیعت نشان داده که اتصال به طبیعت می‌تواند منجر به کاهش استرس و افزایش احساس خوشبختی و معنوی در انسان‌ها گردد. از طرفی  طبیعت در آثار مدرن تئوری‌های روانشناسی، به عنوان یک عامل مؤثر در سلامت روان و آرامش روحی تلقی می‌شوند. درکل مواجهه با طبیعت، احساس آرامش، و ارتقاء حالت‌های روحی  و روانی مثبت را به ارمغان می‌آورند.

8.4 – تأملات اخلاقی و زیست ‌محیطی:

نایس ،ا، (1973 ) در کتاب جنبش اکولوژی سطحی و عمیق و دوربرد گفته اند ، طبیعت نه تنها به عنوان یک منبع الهامی برای تفکرات معنوی بلکه به عنوان یک منبع از سؤالات فلسفی و اخلاقی نیز مطرح است. مسائل زیست‌محیطی و مسئولیت انسان در جهت حفظ طبیعت، به تفکر فلسفی در مورد اخلاق و عدالت اجتماعی دامن می‌زنند. به عنوان مثال: فلسفه‌های اکولوژیکی مانند زیست‌اخلاقی به بررسی چالش‌های اخلاقی در رابطه با طبیعت و حفظ اکوسیستم‌ها می‌پردازند.

8.5 – تجربه‌گرایی و عرفان:

ثورو، اچ دی (1854)، از زندگی در جنگل اثر والدان، از زندگی در طبیعت و تأملاتش در مورد وجود و روحانیت در طبیعت که منجر به بیداری معنوی و درک عمیق‌تری از جهان میگردند ،از عرفای بسیاری در تاریخ  که از طریق مسیرهای معنوی خود در  طبیعت پرداخته  و از آن به عنوان راهی برای درک واقعیت های شخصی  استفاده کرده‌اند، نام می برند .

9-  مهم‌ترین آموخته‌ها از طریق طبیعت و روش‌های یادگیری بر اساس تجربیات فلسفی:

یادگیری در طبیعت می‌تواند بر جنبه‌های مختلف آموزشی تأثیر مثبت داشته باشد، از جمله توسعه هوش هیجانی، تقویت تفکر انتقادی، و افزایش آگاهی زیست‌محیطی. روش‌های آموزشی مبتنی بر تجربیات فلسفی و تعامل با طبیعت می‌توانند فرصتی برای رشد شخصی به توسعه مهارت‌ها، بهبود سلامت روان، و درک عمیق‌تری از محیط زیست کمک نمایند. مهم‌ترین آموخته‌ها و روش‌های یادگیری عبارتند از :

9.1 – آموخته‌های زیست‌محیطی:

سوبل، دی (2004) ، درآموزش های مکان محور:  عنوان کرده اند طبیعت می‌تواند به افزایش آگاهی از مسائل زیست‌محیطی و اهمیت حفاظت از آنها کمک شایانی بنمایند. بازدید دانش‌آموزان از طبیعت می تواند به نحوه تعامل انها با طبیعت و نهایتا  به حفاظت از آن بینجامد. به عنوان مثال : برنامه‌های آموزشی در زمینه  منابع طبیعی تجدید شونده انها را نه تنها به منابع طبیعی علاقمند می نمایند بلکه نحوه  حفاظت از اکوسیستم‌ها را به دانش‌آموزان یاداوری تا با چالش‌های جهانی مانند تغییرات اقلیمی و کاهش تنوع زیستی بیشتر اشنا گردند .

9.2 – توسعه تفکر انتقادی:

دیویی، جی (1938) ، با توجه به آثار کاپا دلتا در  تجربه و آموزش ، عنوان کرده ، آموزش در طبیعت می‌تواند به توسعه مهارت‌های تفکر انتقادی و حل  بسیاری از مسائل کمک نمایند ، زیرا  دانش‌آموزان در مواجهه با چالش‌های طبیعی و نیاز به تصمیم‌گیری در شرایط متغیر، توانایی‌های تحلیلی خود را تقویت می‌کنند. به عنوان مثال:  فعالیت‌هایی مانند شناسایی گیاهان و جانوران بومی می‌تواند به بازدید کنندگان کمک نمایند تا الگوها و ارتباطات را شناسایی کرده و به حل مشکلات بپردازند.

9.3-تقویت هوش هیجانی و اجتماعی:

تماس با طبیعت و انجام فعالیت‌های گروهی در محیط‌های طبیعی می‌تواند به تقویت مهارت‌های اجتماعی و هیجانی کمک نمایند . یادگیری در کنار همتایان در طبیعت، فرصتی برای توسعه همکاری و ارتباطات  فی مابین را فراهم می‌آورند. به عنوان مثال :  اردوهای آموزشی در فضای باز که در آن دانش‌آموزان به فعالیت‌های گروهی مانند کمپ زنی و جستجو در طبیعت می‌پردازند، مهارت‌های اجتماعی آنان را بهبود خواهد بخشید.

9.4 – خودآگاهی و رشد شخصی:

ثورو، اچ دی (1854، با توجه به مقالات والدن ،به ویژه  زندگی در جنگل بیان کرده اند که یادگیری در طبیعت می‌تواند به رشد شخصی و خودآگاهی کمک های فراوان بنمایند . زیرا تفکر در چنین فضاهایی هویت و جایگاه انسانها را تقویت و به صبوری و بردباری بیشتر خواهند رسید.  به عنوان مثال : تمرین مدیتیشن یا یوگا در محیط‌های طبیعی می‌تواند به تقویت شعور، خودآگاهی و ایجاد پیوند عمیق‌تر با محیط کمک نمایند.

9.5 – تقویت خلاقیت:

کاپلان، اس (1973)، نقش طبیعت در فرآیندهای آموزشی و روانشناسی محیطی را ، منبع الهام و خلاقیت در فضاهای آزاد همراه با تنوع طبیعی می دانند و معتقدند تفکر خلاقانه‌تری را به دانش‌آموزان هدایت می نمایند. به عنوان مثال : فعالیت‌های هنری، مانند نقاشی یا عکاسی به توسعه خلاقیت و بیان فردی رهنمود می نمایند.

10 –  مهم‌ترین چالش‌ها و تهدیدات محیط های  طبیعی :

طبیعت با چالش‌ها و تهدیدات متعددی مواجه شده است وادامه این روند تأثیرات عمیقی بر محیط زیست و زندگی انسانها  را در بر داشته است. این تهدیدات شامل تغییرات اقلیمی، آلودگی‌ها، کاهش تنوع زیستی و ضرورت‌های حفاظت از طبیعت هستند . مهمترین این چالشها عبارتند از :

10.1 – تغییرات اقلیمی:

هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (2021) ، تغییرات اقلیمی را  یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که کره زمین با آن مواجه شده است.

افزایش دما، الگوهای بارندگی نامنظم، و وقوع حوادث طبیعی شدیدتر،  نتیجه فعالیت‌های انسانی مانند سوزاندن سوخت‌های فسیلی و جنگل زدایی می‌باشند.

10.2- آلودگی‌ها:

سازمان بهداشت جهانی (2018)، آلودگی هوا، آب و خاک در حال تبدیل شدن به یکی از مهم‌ترین تهدیدات طبیعی کره زمین به ویژه آلودگی های  ناشی از فعالیت‌های صنعتی، کشاورزی، و حمل و نقل ، انسان‌ها و محیط زیست  را در معرض مواد شیمیایی مضر قرار داده اند. به عنوان مثال :  آلودگی هوا می‌تواند منجر به بیماری‌های تنفسی و مرگ زودرس و آلودگیهای آب باعث آسیب های فراوان  به اکوسیستم‌های آبی و کاهش کیفیت آبها به ویژه آب  شرب میشده اند.

 10.3کاهش تنوع زیستی:

سالا ، ای ، او و همکاران (  2000 )  در سناریوهای جهانی برای سال 2100 ، تغییرات اقلیمی، آلودگی، و تغییر کاربری زمین (مانند جنگل‌زدایی)…. باعث کاهش تنوع زیستی میگردند. این کاهش ها  نه تنها بر گونه‌های در حال انقراض تأثیر می‌گذارند ، بلکه بر اکوسیستم‌ها و خدماتی که آنها  ارائه می‌دهند،  اثرات منفی بر جای  خواهند گذاشت . به عنوان مثال : تأثیرات کاهش تنوع زیستی موجب کاهش توانایی اکوسیستم‌ها در پاسخ به تغییرات محیطی و حفظ پایداری در برابر بیماری‌ها و آفات می‌گردند.

10.4 – ضرورت‌های حفاظت از طبیعت:

صندوق جهانی حیات وحش (2020در گزارش سیاره زنده 2020 ، حفاظت از طبیعت را  به عنوان راه‌حلهای اساسی برای مقابله با تهدیدات فوق‌الذکر نامبرده است . این حفاظت شامل ایجاد مناطق حفاظت‌شده، بهبود مدیریت منابع طبیعی و ارتقاء آگاهی عمومی درباره اهمیت تنوع زیستی و محیط زیست هستند. مهمترین اقذامات پیشنهادی آنها عبارتند از :

1  – تقویت سیاست‌های محافظتی برای گونه‌های در خطر انقراض

2- ترویج فنون کشاورزی پایدار

3 -توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی

 

11 بهترین راه حلها برای حفظ و اهمیت طبیعت برای نسل‌های آینده :

بهترین راه حلها برای حفاظت از طبیعت جهت نسل های آینده ، ایجاد استراتژیهای  کارآمد ، اقدامات چندجانبه در سطوح محلی، منطقه‌ای و جهانی. با کمک گرفتن از  ایده‌ها و مشاوره‌های علمی در ابعاد جهانی است. مهمترین این اقدامات عبارتند از :

11.1 –  اقدامات محلی:

11.2 –  اقدامات منطقه‌ای:

11.3 –  اقدامات جهانی:

  1. 1. Kaplan, R. (1995). “The restorative benefits of nature: Toward an integrative framework.” *Journal of Environmental Psychology,.
  2. 2. (2017). “The State of Food and Agriculture 2017.” *Food and Agriculture Organization of the United Nations.*
  3. 3. Sala, O. E. et al. (2000). “Global biodiversity scenarios for the year 2100.” *Science, 287*(5459),.
  4. 4. Countryman, J. (1999). “The Role of Nature in the Development of Culture.” *Journal of Ecological Anthropology.*
  5. 5. Buckley, R. (2012). “Tourism and Environment.” *Tourism Management, 33*(1), 106-115
  6. 6. Kauffman, S. (1995). “At Home in the Universe: The Search for Laws of Complexity.” *Oxford University Press.*
  7. 7. Benyus, J. (2002). *Biomimicry: Innovation Inspired by Nature.* HarperSanFrancisco.
  8. 8. Rainey, D., & Martin, A. (2014). “Biomimetic Architectural Design: Nature as a Tool for Architectural Design Innovation.” *International Journal of Design,.
  9. 9. Folke, C. et al. (2002). “Resilience and Sustainable Development: Building Adaptive Capacity in a World of Transformations.” *Ambio,
  10. 10. McPhee, J. (1998). *The Control of Nature.* Farrar, Straus and Giroux.
  11. 11. Loreau, M. (2000). “Biodiversity and Ecosystem Functioning: Recent Theoretical Advances.” *Oikos,
  12. 12. Alexander, C. (1979). *The Timeless Way of Building.* Oxford University Press.
  13. 13. Holling, C. S. (1973). “Resilience and Stability of Ecological Systems.” *Annual Review of Ecology and Systematics.
  14. 14. Odum, E. P. (1985). *Basics of Ecology.* Sunders College Publishing
  15. 15. Catchpole, C. K., & Slater, P. J. B. (2008). *Bird Song: Biological Themes and Variations.* Cambridge University Press.
  16. 16. Frisch, K. von. (1967). *The Dance Language and Orientation of Bees.* Harvard University Press.
  17. 17. Holldobler, B., & Wilson, E. O. (1990). *The Ants.* Harvard University Press.
  18. 18. Stuart-Fox, D., & Moussalli, A. (2008). “Selection for Social Signals: The Role of Coloration in Social Interactions.” *Trends in Ecology & Evolution,.
  19. 19. Karban, R. et al. (2000). “Communication Between Plants.” *Nature, 404*(6779), 245-245.
  20. 20. Frisch, K. von. (1967). *The Dance Language and Orientation of Bees.* Harvard University Press.
  21. 21. McComb, K., & Semple, S. (2005). “The Importance of Social Relationships in the Emotional Lives of Social Animals.” *Animal Behavior, 70*, 151-160.
  22. 22. . Stuart-Fox, D., & Moussalli, A. (2008). “Selection for Social Signals: The Role of Coloration in Social Interactions.” *Trends in Ecology & Evolution, 23*(12), 739-746.
  23. 23. Karban, R., et al. (2006). “Herbivore-Induced Plant Volatiles Mediate Information Transfer between Plants.” *Ecology Letters, 9*(4), 524-532.
  24. 24. Silk, J. B. (2007). “The Benefits of Sociality: An Ecological Perspective.” *Animal Behaviour, 73*(2), 205-213
  25. 25. . Odum, E. P. (1985). *Basics of Ecology.* Sunders College Publishing
  26. 26. (2001). *Fragments.* (Trans. W. K. C. Guthrie). Cambridge University Press.
  27. 27. Carson, R. (1962). *Silent Spring.* Houghton Mifflin.
  28. 28. Wilson, E. O. (1990). *The Ants.* Harvard University Press.
  29. 29. Thoreau, H. D. (2001). *Walden.* Princeton University Press
  30. 30. Eliade, M. (1987). *The Sacred and the Profane: The Nature of Religion.* Harcourt Brace Jovanovich.
  31. 31. Huxley, A. (1949). *The Perennial Philosophy.* Harper & Row.
  32. 32. Nasr, S. H. (1996). *Islamic Philosophy from Its Origin to the Present: Philosophy in the Land of Prophecy.* State University of New York Press.
  33. 33. Kinsella, H. (1995). *The Poetry of Love: A Cultural History of Love Poems from Sappho to Yeats.* Barbour Press.
  34. 34. . Campbell, J. (2008). *The Hero with a Thousand Faces.* Princeton University Press.
  35. 35. Flood, G. (1996). *An Introduction to Hinduism.* Cambridge University Press.
  36. 36. Heidegger, M. (1962). *Being and Time.* Harper & Row.
  37. 37. Kaplan, R., & Kaplan, S. (1989). *The Experience of Nature: A Psychological Perspective.* Cambridge University Press.
  38. 38. Naess, A. (1973). “The Shallow and the Deep, Long-Range Ecology Movement: A Summary.” *Inquiry, 16*(1), 95-100.
  39. 39. Thoreau, H. D. (1854). *Walden; or, Life in the Woods.* Ticknor and Fields
  40. 40. Sobel, D. (2004). *Place-Based Education: Connecting Classrooms & Communities.* Orion Society.
  41. 41. Dewey, J. (1938). *Experience and Education.* Kappa Delta Pi.
  42. 42. Louv, R. (2008). *Last Child in the Woods: Saving Our Children from Nature-Deficit Disorder.* Algonquin Books.
  43. 43. Thoreau, H. D. (1854). *Walden; or, Life in the Woods.* Ticknor and Fields.
  44. 44. Kaplan, S. (1973). “The Role of Nature in the Educational Process.” *Environmental Psychology, 1*(1), 53-64
  45. UNESCO. (2017). Education for Sustainable Development Goals.
  46. 45.Kuo, M. (2003). The role of arboriculture in a healthy social ecology. Journal of Arboriculture.
  47. 46.Altieri, M.A. (1999). The Ecological Role of Biodiversity in Agroecosystems.
  48. 47.CBD. (2021). Convention on Biological Diversity.
  49. 48.Gleick, P.H. (2003). Global Freshwater Resources: Soft-Path Solutions for the 21st Century. Water Resources Research
  50. 49.IPCC. (2021). Sixth Assessment Report.
  51. 50.UN. (2015). Agenda 2030 for Sustainable Development