ریشه‌شناسی واژه زاگرس 

بررسی تطبیقی منابع داخلی و خارجی

از محمد فتاحی

بهار 1404

ریشه شناسی زاگرس:

سلسله جبال زاگرس  به ویژه جنگلهای زاگرس به طول بیش از 1250 کیلومتر در غرب ایران از اذربایجان غربی ( پیرانشهر تا سردشت ) آغاز و تا انتهای جنگلهای فیروز اباد استان فارس در جنوب شرقی ادامه  و در عرض جغرافیایی  بین 36.7 درجه شمالی (پیرانشهر) تا 28.8 درجه شمالی (فیروزآباد) ، طول شرقی نیز از حدود 45.1 درجه شرقی در پیرانشهر تا 52.6 درجه شرقی در فیروزآباد  واقع شده است در بعضی منابع دامنه ان خارج از مرزهای ایران تا خلیج فارس به طول 1600 کیلومتر  ذکرشده است  (شکل شماره 1 بالا ).

ریشه کلمه «زاگرس» موضوعی است که در منابع مختلف داخلی و خارجی با تفاسیر متعددی بررسی شده است. این واژه به رشته‌کوه زاگرس، بزرگ‌ترین رشته‌کوه ایران، اشاره دارند که از نظر تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی اهمیت بسزایی دارند. بنابراین تا حد ممکن با توجه به اطلاعات موجود ، ریشه‌های احتمالی این واژه و تفاسیر آن ارائه می‌شوند:

۱. ریشه اوستایی: زاگر به معنای «کوه بزرگ»:

یکی از رایج‌ترین نظریه‌ها درباره ریشه کلمه زاگرس، ارتباط آن با زبان اوستایی است. در منابع متعدد آمده است که در زبان اوستایی، «زاگر» (Za-G’R’) به معنای «کوه بزرگ» است. این تفسیر در منابع فارسی‌زبان، از جمله ویکی‌پدیای فارسی و برخی مقالات، به‌طور گسترده ذکر شده است. یونانی‌ها با افزودن پسوند «س» (S) به این واژه، آن را به «زاگرس» (Zagros) تبدیل کردند تا با قواعد زبان خود سازگار شود. این نظریه توسط برخی پژوهشگران ایرانی، مانند فریدون جنیدی در کتاب «داستان ایران»، تقویت شده است. جنیدی همچنین معتقد است که نام اصلی زاگرس در اوستا «اوپایِری سَئِنَ» (بر فرازش آهن) بوده که به فلزات موجود در این کوه‌ها اشاره دارند.

 

 

 

 

شکل شماره 2 ارتفاعات پر برف اشترانکوه در سلسله جبال زاگرس

۲. ارتباط با قبیله ساگارتی (Sagarti)

نظریه دیگری که در منابع تاریخی مطرح شده، ارتباط نام زاگرس با قبیله‌ای به نام «ساگارتی» است که از اقوام پارسی یا هندواروپایی ساکن این منطقه بودند. این قبیله در متون تاریخی، از جمله نوشته‌های هرودوت و دیاکونوف (در کتاب «تاریخ ماد»)، ذکر شده است. هرودوت از ساگارتی‌ها به‌عنوان قبیله‌ای صحراگرد یاد می‌کند، و دیاکونوف در شرح حمله آشوری‌ها به پارسوا، به منطقه‌ای به نام «زاکروتی» اشاره دارند که ممکن است با زاگرس مرتبط باشد. رومن گیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی، نیز زاگرس را نام قبیله‌ای به نام «Zikirtu» یا «ساگارتی» می‌داند که به نواحی شرقی‌تر مهاجرت کرده اند.

۳. ریشه یونانی: سایگروس (به معنای سردسیر) یا زاگرئوس (Zagreus)

برخی منابع به ریشه یونانی واژه زاگرس اشاره دارند. محمد قزوینی در کتاب خود می‌نویسد که «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران، به‌ویژه منطقه لرنشین و بختیاری» است. یک احتمال این است که زاگرس از واژه یونانی «سایگروس» (Saigros) به معنای «سردسیر» گرفته شده باشد، که به آب‌وهوای سرد این منطقه اشاره دارد. همچنین، در اساطیر یونانی، «زاگرئوس» (Zagreus) نام فرزندی از زئوس و پرسیفونه است، و برخی منابع این نام را به‌عنوان الهام‌بخش نام زاگرس ذکر کرده‌اند، اگرچه این ارتباط بیشتر حدسی است تا مستند.

4 -نظریه سومری: گادفری رولز درایور واژه “کرد” را به «Karda» در لوح‌های گلی سومری (هزاره سوم پیش از میلاد) مرتبط می‌داند (  لودویگ پاول «تاریخ زبان کردی»، دایره‌المعارف).

5کوردوئنه :برخی معتقدند واژه “کرد” از نام قبایل «Kyrtian» یا منطقه کوردوئنه (معادل کردستان امروزی) مشتق شده است.کوردوئنه توسط برخی منابع به‌عنوان نوعی پیشا-کرد یا معادل کردستان باستانی در نظر گرفته می‌شود .

6 – جنگجو:برخی منابع واژه “کرد” را به “گُرد” به معنای جنگجو و شجاع مرتبط می‌دانند.

7. نام باستانی: کُر یا کور

در اساطیر سومری، نام «کُر» یا «کور» به کوه‌هایی در شرق سومر، که احتمالاً زاگرس بوده‌اند، اشاره دارند. این نام همچنین با امپراتوری اکد (حدود سه هزار سال پیش) مرتبط است که بر نواحی زاگرس تسلط داشت. این نام در منابع متعدد، از جمله ویکی‌پدیای فارسی و برخی مقالات، به‌عنوان نام باستانی زاگرس ذکر شده است.

من معتقدم  ُکر یا کور ( این واژها به معنی پسر ( فرزند )در زبان کردی و با رسم الخط کردی ذکر شده اند و به امکان فراوان  ُکر مخفف نام کرد در زبان فارسی یا کوردستان با نوشتار  زبان کردی را یاداوری می نمایند و امکانا با نوشته‌های هرودوت و دیاکونوف (در کتاب «تاریخ ماد»)،  بند دو  و سه همین مقاله  همخوانی بیشتری داشته باشند.  به نظر میرسد همچنانکه  کتاب قانون ابن سینا بعد از 1000 سال کسی نتوانسته بود سلیس و روان به فارسی ترجمه نمایند  به خاطر کاربرد فراوان کلمات کردی در این کتاب بوده باشد. تا اینکه  استاد عبدالرحمن شرفکندی متخلص به هژار  ( هه ژار یا هژار در زبان کردی به معنی فقیر  ) بنا به پیشنهاد  بهرام فره‌وشی استاد دانشگاه تهران، ترجمه کتاب قانون در طب، تألیف ابن سینا را از عربی به فارسی پیشنهاد دادند . هژار برای اولین‌بار این کتاب به فارسی ترجمه کردند و با ترجمه اولین جلد ، عبدالرحمن شرفکندی ، در محافل علمی و ادبی راه پیدا کرد و به عضویتِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمدند. ماموستا (استاد ) هژار در دورانی که خارج از ایران می زیسته  عضو آکادمی علوم آذربایجان (شوروی) و آکادمی علوم کرد در پاریس بوده اند .

یکی از مهمترین دلایل عدم ترجمه قانون طب در طی هزار سال گذشته ان بوده که بخشی از کلمات ان به زبان کردی بوده و چون هژار تبحر کافی در ادبیات کردی ، فارسی ، عربی و چندین زبان زنده دنیا را  داشته و فرهنگ جامع لغات کردی به کردی و فارسیِ هَنبانَه بورینَه،  با عنوانِ جیشتی مجیور (شلم‌شوربا)، ترجمه کامل قرآن به زبان کردی و بسیاری اثار فاخر از خود به جای گذاشته  است، نهایتا کتاب 7 جلدی قانون طب شفا اثر ابوعلی سینا را ترجمه کردند و  قبل از فوت به مدت چندین سال در عظیمیه کرج سکونت داشته اند . عبدالرحمن شرفکندی نویسنده، مترجم، شاعر، اسلام‌شناس، مفسر، فرهنگ‌نویس… متبحری بودند، و رباعیات خیام را قبلا  به زبان کردی ترجمه کرده بودند. این اثر را به قدری زیبا و پر معنی ترجمه  شده که خواندن ان برای کردزبانان به مراتب شفافت تر و اثرگذارتر از اصل کتاب خیام می باشند . ضمننا  لوح تقدیر و نشان زرین انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران را در کارنامه داشته و نهایتا بعد از مرگ در مقبرةالشعرای مهاباد به خاک سپرده شدند.

شکل شماره  3  قانون طب ابن سینا ترجمه عبدالرحمن شرفکندی

از طرفی سلسله مادها یک سلسله قدرتمند ایرانی بودند که در قرن هفتم   قبل از میلاد در ایران حکومت کرده و  همدان را به عنوان  پایتخت  برگزیده و یک دولت منظم و متمرکز را شکل داده بودند . آنها از طریق متحد کردن طوایف مختلف و تشکیل یک ارتش منظم، به تدریج توانستند یک امپراتوری قدرتمند ایجاد کنند و بر نواحی غربی و مرکزی فلات ایران حکمرانی داشته باشند . تمدن ماد  زیر بنای مدنیت ایران ، نقش پر رنگی را ایفا کرده است.

با توجه به نکات ذکر شده ُکر یا کور  به قبایل کرد زبان ساکن در ایران با نام هایی همجون پسران یا فرزندان کوهستان یا قهرمانان کوهستان  یا جنگجویان کوهستان  اتلاق شده و نهایتا  حکومت قدرتمند مادها را شکل داده اند. اما مفسرین نتوانسته اند همچون کتاب قانون ابن سینا ، انرا به درستی ترجمه و تفسیر نمایند و همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده بود.

شکل شماره 4  از راست  یک  سربازمادی بر دیوار کاخ خشایارشا در تخت جمشید ،  نقشه  پادشاهی ماد در سال ۶۰۰ پیش از میلاد، تکوک طلایی بز کوهی هگمتانه از آثار باستانی دوره هخامنشی در موزه ملی ایران باستان

8. ریشه پهلوی: زاگ + رُس

در برخی منابع، زاگرس از دو بخش «زاگ» (به معنای تولید یا سوخته) و «رُس» (از ریشه اوستایی «رُستن» به معنای رودخانه) تشکیل شده است. این تفسیر زاگرس را به‌عنوان «کوهستانی که رودخانه‌های بسیاری تولید می‌کند» معرفی می‌کند، که با وجود رودخانه‌های مهمی مانند کارون، کرخه و زاینده‌رود در این منطقه همخوانی دارند.

9. نام‌های قدیمی در زبان پارسی: پاتاق، کوهستان، پهله

پیش از رواج نام زاگرس در دوره قاجار، این رشته‌کوه در زبان پارسی با نام‌هایی مانند «پاتاق» (نام رشته‌کوهی در کرمانشاه)، «کوهستان» (در عربی: جبال)، و «پهلو» یا «پهله» شناخته می‌شد. این نام‌ها در منابع تاریخی و جغرافیایی پیش از اسلام و دوره اسلامی رایج بودند. واژه زاگرس در متون اسلامی یا کتاب‌هایی مانند «مسالک و الممالک» ذکر نشده و به نظر می‌رسد از طریق ترجمه آثار اروپایی در دوره قاجار وارد زبان پارسی شده است. حسن پیرنیا در کتاب «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» اولین کسی است که این واژه را به‌کار برده و تأکید کرده که این نام‌گذاری از سوی اروپایی‌ها انجام شده است. یادداشت نویسنده :   گردنه پاتاق  تنها گذرگاه مرزی بین عراق و ایران در غرب بوده است و ممکن است ذکر اینگونه نام ها بر گرفته از موقعیت استراتژیک  گردنه پاتاق  اخذ شده باشد و گرده پاتاق نمی تواند نام سلسله جبال زاگرس باشد. . زیرا ارتفاعات شمشیر قبل از پاتاق به مراتب بلند تر، طولانی تر و غیر قابل عبور تر بوده است. بنابراین نام پاتاق را نمی توان به جای سلسله جبال زاگرس ذکر کرد.

10-هویت قومی کردها:

هویت قومی کردها به‌تدریج از قرن شانزدهم میلادی شکل گرفت. شرف‌خان بدلیسی در این دوره کردها را به چهار گروه قبیله‌ای تقسیم کرد: کورمانج، لر، کلهر و گوران، که هر کدام به گویش یا زبان متفاوتی صحبت می‌کردند. به گفته پل (2008)، این تقسیم‌بندی نشان‌دهنده شکل‌گیری اولیه هویت قومی کردها به‌عنوان گروهی منسجم در شمال غربی ایران است.

11-مناطق پراکنش کردها در ایران :

کردان گیلان ،کردان قزوین ،کردان رودبار،کردان زنجان و تاکستان قزوین ،کردان ملایر و همدان ،کردان مازندران ،کردان گرگان ،کردان شاهرود ،کردان دماوند و خوار و  ورامین ،کردان کرمان ، بلوچستان ، فارس ، خوزستان  وکردان خراسان  ( منبع بلاک فای حجت ایوبی زاده ).

12. نظریه‌های محلی و غیررسمی

در برخی منابع غیررسمی، مانند نظرات کاربران در دیکشنری آبادیس، زاگرس به «رس سخت» یا «خاک سوخته» تفسیر شده است. این تفسیر به ویژگی‌های زمین‌شناسی منطقه، مانند سنگ‌رس یا خاک رس سخت، اشاره دارد. همچنین، برخی کاربران به ارتباط زاگرس با واژه «زُک» یا «زُگ» در گویش‌های جنوبی (مانند اچمی) اشاره کرده‌اند که به گیاهان خاردار یا ویژگی‌های طبیعی منطقه مرتبط است. این نظریه‌ها بیشتر محلی و غیرمستند هستند.

13. نظریه‌های محلی و غیررسمی

در برخی منابع غیررسمی، مانند نظرات کاربران در دیکشنری آبادیس، زاگرس به «رس سخت» یا «خاک سوخته» تفسیر شده است. این تفسیر به ویژگی‌های زمین‌شناسی منطقه، مانند سنگ‌رس یا خاک رس سخت، اشاره دارد. همچنین، برخی کاربران به ارتباط زاگرس با واژه «زُک» یا «زُگ» در گویش‌های جنوبی (مانند اچمی) اشاره کرده‌اند که به گیاهان خاردار یا ویژگی‌های طبیعی منطقه مرتبط است. این نظریه‌ها بیشتر محلی و غیرمستند هستند.

14. عدم قطعیت در منابع تاریخی

نکته قابل‌توجه این است که واژه زاگرس در هیچ‌یک از کتاب‌های تاریخی و جغرافیایی دوره اسلامی یا منابع معتبر مانند لغت‌نامه دهخدا و دائرةالمعارف مصاحب به‌صورت دقیق ریشه‌یابی نشده است. این موضوع نشان‌دهنده پیچیدگی و ابهام در تعیین ریشه دقیق این واژه است. اما باید این واقعیت را پذیرفت ، زاگرس یکی از دو رشته کوه مهم ایران زمین است . از طرفی زاگرس با قرار گرفتن بین دو اقلیم ایران و تورانی در شرق و اقلیم صحارا سندی یا خلیج و عمانی  در غرب خود ، با اقلیمی نیمه مرطوب تا نیمه خشک با جنگلهای نسبتا انبوه دران دورانها ، مهد تمدن های باستانی ( مادها ، ایلامی ها ) ایران زمین بوده است و سرچشمه پراب ترین رودخانه های کشور از شمال تا شمال غربی دریای خزر ( قزل اوزون به خزر ) و زرینه رود ( به دریاچه ارومیه از کردستان  ) تا برخی از رودخانه های فلات ایران (  زاینده رود، قره سو، جراحی ، گاماسیاب…  ) تا رودخانه های منتهی به خلیج فارس (کارون ، کرخه ، دز ، مارون ، هندیجان….) و رودخانه های مرزی مانند زاب کوچک  ، سیروان و الوند ( به کردستان عراق ) از این سلسله جبال پر برکت  سرچشمه می گیرند. استان کردستان به تنهای سرچشمه 5 حوزه ابخیز کشور است.

 تفسیر:

با توجه به منابع بررسی‌شده، محتمل‌ترین ریشه کلمه زاگرس به زبان اوستایی و واژه «زاگر» (کوه بزرگ) بازمی‌گردد که با افزودن پسوند یونانی «س» به «زاگرس» تبدیل شده است. این نظریه با اشاره‌های تاریخی در متون یونانی (استرابون و پولیبیوس) و منابع داخلی همخوانی دارند. بااین‌حال، ارتباط با قبیله ساگارتی، نام باستانی « کُر یا کور» در اساطیر سومری، و ریشه پهلوی (زاگ + رُس) بیشترین و نزدیکترین  کلماتی هستند که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. نظریه‌های یونانی مانند «سایگروس» یا «زاگرئوس» بیشتر حدسی به نظر می‌رسند و شواهد قوی‌تری برای تأیید نیاز دارند.

من به عنوان نویسنده این سایت معتقدم : با توجه به نکات ذکر شده ُکر یا کور دو کلمه کاملا کردی به معنی پسر یا فرزند است و  به قبایل کرد زبان ساکن در کوهستانهای غربی  ایران با نام هایی همجون پسران یا فرزندان کوهستان یا قهرمانان کوهستان یا جنگجویان کوهستان  اتلاق شده و نهایتا حکومت قدرتمند مادها را شکل داده اند. اما مفسرین نتوانسته اند همچون کتاب قانون ابن سینا ، انرا به درستی ترجمه و تفسیر نمایند و همواره ریشه شناسی ان در هاله ای از ابهام باقی مانده بود.

نهایتا واژه زاگرس به‌احتمال زیاد در دوره قاجار از طریق ترجمه آثار اروپایی وارد زبان پارسی شده و جایگزین نام‌های قدیمی‌تر مانند پاتاق و کوهستان شده است. این موضوع نشان‌دهنده تأثیر فرهنگ و دانش غربی بر نام‌گذاری جغرافیایی در ایران مدرن است.

نتیجه‌گیری:

کردها مردمانی ایرانی‌تبار هستند که به زبان‌های کردی، از شاخه زبان‌های ایرانی غربی، صحبت می‌کنند. محل سکونت تاریخی آن‌ها در رشته‌کوه‌های زاگرس و دشت‌های اطراف آن بوده است. اکثریت محققان معتقدند که ریشه کردها به مادها و پیش از آن به اقوامی مانند گوتی‌ها و لولوبی‌ها بازمی‌گردد. این اقوام آریایی مهاجر، با ورود به فلات ایران، گروه‌های بومی منطقه مانند لولوبی‌ها، گوتی‌ها و کاردوچی‌ها را در خود ادغام کرده و گروه قومی واحدی را تشکیل داده‌اند.

منابع مورد استفاده :

۱- ویکی‌پدیای فارسی بخش زاگرس
۲. ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
۳- فرهنگ آبادیس
۳- گلونی، مقاله ای در باره  منطقه زاگرس
۴. فرهنگ یونانی-آلمانی (۱۸۸۶، لایپزیگ)
5. عهد جدید هرودوت و دیاکنوف، موجود در دایره المعارف لاروس.

6 – خبرگزاری ایسنا 1396

7 – انتشارات سروش

8-بلاکفای حجت ایوبی زاده

8- برلین، برنتجس، بورچارد. ” Kyrtiori”

9-.Encyclopædia Iranica | Articles”. 2011-04-29. Archived from the original on 2011-04-29. Retrieved 2017-05-19.

10 -Adamec, Ludwig (2009). Historical Dictionary of Islam. Scarecrow Press. p. 84. ISBN 978-0-8108-6161-9.

11 – Asatrian, G. (2009). Prolegomena to the Study of the Kurds, Iran and the Caucasus. Vol.  13pp

12 –  .Revue des études arméniennes, vol.21, 1988-1989, p.281, By Société des études armenienne

13- Ludwig Paul “HISTORY OF THE KURDISH LANGUAGE”, Encyclopedia1

در پایان از خوانندگان ارجمند درخواست میگردد چنانکه  منابع و ماخذی در اختیار دارند و می تواند به ریشه یابی زاگرس کمک نمایند، انرا با اینجانب در میان بگذارند تا اصلاحات لازم انجام گیرد .