وزارت جهاد كشاورزي
سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري
دفتر جنگلهاي خارج از شمال
تعاريف واصطلاحات کاربردی درجنگل
( 1)
از:
محمد فتاحي
زمستان 1381
مقدمه :
يكي از مهمترين عوامل لازم و ضروري در سازمان جنگلها ، مراتع و آبخيزداري كشور دارابودن تعاريف و مفاهيمي روشن و گويا در زمينه پوششهاي گياهي كشور و بالاخص جنگل و جنگلداري براي جنگلهاي كشور و مناطق متفاوت اكولوژيك آن مي باشد.
هرچند اقدامات اوليه اي در گذشته بصورت پراکنده و محدود در مراکز آموزشی و تحقیقاتی به تناسب دروس تدریس شده یا تحقیقات انجام گرفته است اما در غالب موارد نارسا هستند و چه بهتر مجددا باز تعریف گردند.
به نظر اينجانب يكي از كارهاي اساسي و اوليه اي كه مي بايست با جديت كاملي آغاز و ادامه مي يافت ادامه كار كميته تعاريف و مفاهيم با متخصصين و صاحبنظران در مراکز آموزشی ، تحقیقاتی ، اجرایی یا کمیته ای ویژه است تا به تناسب مناطق مختلف و نوع پوششهاي گياهي اقداماتي را آغاز و نتايج به عنوان یک سند ملی در سطح کشور مورد توجه قرار تا از تشتت ارا جلوگیری شود.
تعاريف و مفاهيم ذكر شده در مجموعه حاضر مسلما بدون عيب و نقض نيست ولي سرآغاز حركتي نو براي دستيابي به آنچه همگان متفق القولند كه بايد تنظيم و هر چند سال مورد بازنگري قرار گيرد ، مي باشد.
در ارتباط با تعريف جنگل ديدگاهاي متفاوتي وجود دارد.بايد ديد تعريف كننده متخصص جنگل است يا يك اكولوژيست چون هر کدام تلاش می نمایند دیدگاه خود را ترویج دهند. در حالیکه ضروری است برای کشوری مانند ایران با اکوسیستمهای جنگلی متفاوت از یک طرف و همخوانی با منابع جهانی هماهنگیهای لازم را دنبال نمایند. از طرفي هيج تعريفي كامل گويا و جامع نيست بلكه تعاريف بسته به زمان و مكان مي توانند شاهد تغيراتي متناسب با آن شرايط باشد. عده اي جنگل را يك گروه رستني كه با محيط خود در حال تعادل بسر مي برد تعريف نموده اند. سازمان خواروبار کشاورزی ( فائو )محيطي پوشيده از درختان جنگلي با حداقل ده درصد تاج پوشش و حداقل نيم هكتار وسعت با درختانی با ارتفاع بیش از 5 متر را، سازمان جنگلها بدون توجه به تعاریف جهانی ،جنگلهایی با تاج پوشش های کمتر از 10 و 5 و 1درصد را جزو جنگل می دانند. این تعاریف نه تنها با تعاریف جهانی همخوانی ندارند بلکه علی الرغم کاهشهای کمی و کیفی فراوان در طول چندین دهه اخیر شدیدا کاهش یافته اما سطح جنگها در کشور تقریبا ثابت باقی مانده است.
ديدگاه اكولوژيستها متفاوت از دیدگاه متخصصین جنگلهاست آنان معتقدند جنگل به كليه عرصه هايي كه در گذشته جنگل بوده ولي در طي زمان به دليل دخل و تصرفهاي فراوان پوشش گياهي آنها به ويژه درختان كاهش يافته وما امروزه با تك درختاني پراكنده در آن مواجه مي شويم جنگل مي گويند. به همين خاطر وقتي به طبقه بنديهاي تاج پوشش جنگل در سازمان جنگلها توجه شود ، طبقات زير 10 درصد تاج پوشش ديده مي شوند.
از طرفي وقتي تعاريف از طرف كارشناسان كشورهاي داراي جنگلهاي انبوه تعريف گردند مسلما تاج پوشش كمتر از 10 درصد را جنگل به حساب نمي آورند.اينجا است كه ما معتقديم حتي در كشوري مانند ايران با دارا بودن جنگلهاي تجارتي ، حفاظتي و حمايتي تعاريفي جداگانه بايد انجام انجام گيرد.حتیفائو در فراخوانی برای تعریف جنگل بیش از 600 تعریف ارسال شده بود.
به اين اميد كه اين حركت ارزشمند هر چه سريعتر دنبال گردد.
جنگل:
مرحوم ساعي جنگل را اينچنين تعريف نموده است.
جنگل به جامعه بزرگي از گياهان و درختان گفته مي شود كه بطور خود رو يا دست كاشت بوجود آمده باشند . افراد اين جامعه غالبا درخت هستند و براي دست يابي به نور و موادغذايي در پيكاري دايمي قرار دارند.
ثابتي ( 2537) جنگل باغي است وسيع و طبيعي كه در آن گياهان متنوع يكساله و چند ساله ، بزرگ و كوچك ، درخت و درختچه بطور خود رو مي رويند و جامعه هاي نباتي را بوجود مي آورند.
مصدق (1375) جنگل از يك گروه رستني كه با محيط خود در حال تعادل بسر مي برد تشكيل يافته است.
جنگل عبارت است از اجتماعي از نباتات كه اكثر آنهارا درختان تشكيل مي دهند.همراه اين درختان ، درختچه، بوته، پوشش علفي زنده و مرده ، حيوانات مضر و مفيد وجود دارند. كه هميشه تحت تاثير عوامل محيط قرار مي گيرند.
كميته تعاريف و مفاهيم جنگل ، مرتع و بيابان جنگل را اينچنين تعريف نموده است.
جنگل زميني است كه عمدتا از درخت ، درختچه و ديگر گياهان چوبي پوشيده باشد.
فائو : جنگل عبارتست از زمینی با وسعت بیش از نیم هکتار جنگل با درختان بالاتر از 5 متر و تاج پوشش بیش از 10 درصد
جنگل طبيعي :
به جنگلي اطلاق مي گردد كه منشاء طبيعي دارد و انسان در ايجاد آن نقشي ندارد.
جنگل بكر:
جنگلي است كه تحت تاثير دخالتهاي انساني قرار نگرفته باشد.
جنگل حفاظتي:
به جنگلي اطلاق مي گردد كه بعلت شرايط خاص رويشگاه از قبيل شيب ، حساسيت خاك نسبت به فرسايش ، استعداد زمين به لغزش و رانش ، خطر نابودي ذخاير ژنتيكي ، حسن منظر ، تامين آب و غيره بدون اهداف توليدي تحت مديريت علمي خاص واقع شود.
جنگل حفاظتي جنگلهايي هستند كه وجود آنها سبب حفاظت مناطق مسكوني ، صنعتي و زراعي در مقابل بادهاي سوزان ، شنهاي روان ، سيل ، بهمن و حركت كوهها و جلوگيري از آلودگي هوا و باعث تثبيت شن روان و ممانعت از توسعه كوير ميگردد.
جنگل مولد يا توليدي
جنگلي است كه حفاظتي نباشد و تحت مديريت علمي، قابليت بهره برداري در زمان مناسب را داشته باشد . جنگلهاي جوان و جنگلهاي مخروبه غير حفاظتي نيز جنگلي توليدي قلمداد ميشوند.
جنگل تجارتي:
جنگلی توليدي است كه مديريت و بهره برداري از چوب آن بر اساس معيارهاي علمي داراي صرفه اقتصادي باشد.
جنگل خالص :
جنگل خالص به جنگلي گفته مي شود كه بالغ بر 90 درصد تاج پوشش درختان آن از يك گونه باشند.
جنگل مختلط:
جنگل مختلط به جنگلي گفته مي شود كه تركيبي از دو يا سه گونه با هم اكثريت تاج پوشش درختان جنگلي منطقه را شكل مي دهند.
درخت جنگلي :
درخت جنگلي به گياه چوبي گفته مي شود كه داراي تنه مشخص بوده و ارتفاع آن به 7 متر برسد.
رويشگاه جنگلي:
رويشگاه جنگلي به محلي گفته مي شود كه تحت تاثير عوامل آب و هوايي و خاك درختان جنگلي در آن رشد نمايند ،گفته مي شود.
جنگلداري:
در زمينه تعريف جنگلداري تعاريف و توصيفهاي بسيار متعددي تا كنون ارائه گرديده است. ، به عنوان نمونه به تعاريف جنگلداري از چند دهه گذشته تا كنون مي پردازيم تا ببينيد چگونه در طي زمان شاهد تغير و تحول گشته است.
مرحوم بنان در كتاب جنگلداري علمي – عملي در سال 1343 تعاريف زير را ذكر كرده است.
جنگلداري مجموعه عملياتي است كه براي تنظيم عمل بهره برداري آن جنگل، بمنظور تامين احتياجات بشر انجام مي شود.
جنگلداري مجموعه عملياتهايي است كه بمنظور تنظيم بهره برداري جنگل بكار مي روند تا در حدود امكان درآمد مناسب ساليانه پايدار حاصل گردد.
مقصود از جنگلداري ايجاد حالت عادي يا بهنجار در جنگل و دائمي كردن اين حالت ميباشد.
مقصود از جنگلداري عبارت است از مجموعه عملياتيست كه بمنظور تنظيم قواعدي براي بهره برداري آن جنگل بكار برده مي شود.
جنگلداري عبارت است تنظيم بهره برداري مربوط به عمليات كاشت مي باشد بطوريكه منظما محصولات مورد نظر به مقدار فراوان و تقريبا كافي بدست آيد و جنگل به بهترين وجه حفظ شده و بهترين گردشگاهها بوجود آيند.
جنگلداري علم تشكيلات جنگل است كه با هدفهاي اداره جنگل در حدود قواعد جنگلشناسي منطبق باشد.
جنگلداري يعني اجراي طرح بهره برداري جنگل در طول زمان معيني كه با توجه به كمي يا زيادي مقدار متر مكعب در هكتار تعيين كننده تعداد متر مكعب چوب است. كه از جنگل بدون مختل كردن آتيه جنگل ميتوان برداشت نمود.
بلنديان( 1378) طرح جنگلداري ، عبارت است از مجموعه اي از برنامه هاي تنظيمي در زمينه توليد بيولوژيكي و توليد مكانيكي كه بر طبق برنامه زمانبندي شده قابل اجرا مي باشد.
فتاحي (1379) طرح جنگلداري يا مديريت منابع جنگلي به مجموعه اي از دستوالعملها و برنامه هاي اجرايي مدون و تصويب شده اي گفته مي شود كه جهت ساماندهي يك منطقه جنگلي جهت ارتقاي كمي و كيفي وضع موجود بر اساس اصول علمي طراحي و با مشاركت ساكنان به اجرا در آيد.
جنگل تك گزيني:
به جنگلي گفته مي شود كه داراي غالب طبقات قطري و سني مختلف درختان از نونهال تا درختان كهنسال باشد.
جنگل همسال:
به جنگلي گفته مي شود كه از لحاظ طبقات قطري و سني درختان اختلاف چنداني با هم ندارند و غالبا همسال هستند.
دوره – مدت – گردش
عبارت است تعداد سالهايي كه براي بهره برداري و ايجاد جنگل جديد بطور طبيعي در يك جنگل لازم مي باشد. طول دوره بسته به نوع درخت آب و هوا ، خاك منطقه بستگي دارد. مثلا اگر درخت راش در صد و بيست سالگي قابل بهره برداري است 120 سال را دوره مي نامند. آنرا به 4 مدت سي ساله تقسيم مي كنند و هر مدت سي ساله را به سه گردش دهساله تقسيم مي كنند. بدين ترتيب درختان راش در 120 سالگي بهره برداري مي شوند. و جنگل در سي سال تجديد حيات نموده و هر ده سال يكبار در يك قسمت از جنگل يا محوطه برش ساليانه رجوع نموده و مثلا يكي از برشهاي تدريجي يا پناهي را در نقاط مساعد براي توليد نهال و تجديد حيات اجرا مي نمايند.
حفظ :
منظور حفظ جنگلها است. حفظ و نگهداري يك اكوسيستم جنگلي در طي زمان هاي متوالي تا بتوان از كليه اهداف مادي و معنوي آن بهره مند شد.
در ابعادجهاني حفاظت مي تواند جنبه هاي زير را هم در بر داشته باشد.
– حفظ فرايندهاي اكولوژيك
– حفظ تنوع ژنتيكي
– حفظ بهره برداري پايدار از گونه ها و اكوسيستمها
احيا:
عبارتست از ايجاد زمينه هاي مناسب براي تجديد حيات مناطق تخريب شده جنگل بصورت مستقيم يا غير مستقيم
توسعه:
توسعه عبارت است از افزايش سطح پوششهاي جنگلي در خارج از مناطق جنگلي
بهره برداري :
بهره برداري عبارتست از برداشت هر گونه محصولي كه در عرصه جنگل فراهم مي گردد.
حمايت :
هدف از حمايت از يك اكوسيتم يا يك توده جنگلي آن است كه با ممانعتهاي فيزيكي بتوان با عوامل مخرب آن جلوگيري نمود.
حراست مطلق يا حمايت مطلق :
از اين واژه بيشتر براي آن دسته از اكوسيستمهایی استفاده مي گردد كه غالبا جنبه زيست محيطي فون و فلور را در بر مي گيرند، اطلاق مي گردد.
جنگلكاري:
جنگلكاري عبارتست از كاشت نهال در عرصه هاي لخت و بدون پوشش جنگلي
تاج پوشش یا درصد تاج پوشش :
سطحي كه بوسيله تاج درخت مي تواند سطح زمين را بپوشاند تاج پوشش ناميده مي شود. در جنگل هرچه ميزان تاج پوشش درختان بيشتر باشد مي توانند شرايط مناسب براي رشد و نمو گونه ها را فراهم نمايند. در درختان جنگلي معيار اندازه گيري تاج درختان است سطحي كه بوسيله تاج هر درخت يا درختان متفاوت اشغال مي گردد ، به مجموعه سطحي گفته مي شود كه مي تواند سطح زمين را بپوشاند. و آنرا با درصد نشان مي دهند تا بتوان توده هاي مختلف را با هم مورد سنجش قرار داد.
انبوهي و طبقات تاج پوشش :
در زمينه انبوهي ديدگاههاي متفاوتي ابراز مي گردد . در زير سعي شده به چند مورد آن اشاره گردد.
كميته تعاريف و مفاهيم جنگل ، مرتع و بيابان
جنگل بسيار انبوه: به جنگلي گفته مي شود كه ميزان درصد تاج پوشش عناصر چوبي آن بين 75تا 100 درصد باشد.
جنگل انبوه: به جنگلي گفته مي شود كه ميزان درصد تاج پوشش عناصر چوبي آن بين 50تا 75 درصد باشد.
جنگل نيمه انبوه: به جنگلي گفته مي شود كه ميزان درصد تاج پوشش عناصر چوبي آن بين 25تا 50 درصد باشد.
جنگل تنك : به جنگلي گفته مي شود كه ميزان درصد تاج پوشش عناصر چوبي آن بين.5 تا 25 درصد باشد
. جنگل بسيار تنك : به جنگلي گفته مي شود كه ميزان درصد تاج پوشش عناصر چوبي آن بين1 تا 5 درصد باشد
انبوهي از ديدگاه فائو:
جنگل انبوه به جنگلي گفته مي شود كه بخش عظيمي از سطح زمين را تاج درختان مي پوشانند . بنابراين تاج درختان جنگل بصورت پيوسته است و پوشش علفي در كف ديده نمي شود.
جنگل تنك:
جنگل تنك به جنگلي گفته مي شود كه از درخت و پوشش علفي تشكيل شده باشد. در واقع پوشش علفي به صورت نوار پيوسته اي ديده مي شود. و پوشش جنگلي حداقل 5 تا حداكثر 20 درصد عرصه را مي پوشاند.
انبوهي تاج پوشش بر اساس ديدگاه فتاحي
اين طبقه بندي خاص جنگلهاي زاگرس است و در آن جنگلها به 4 طبقه اصلي ( و دو زير طبقه ) ابنوه ، نيمه انبوه، جنگلهاي تنگ و مخروبه تقسيم شده اند. در اين طبقه بندي بجاي استفاده از يك عامل از دو عامل درصد تاج پوشش و موجودي در هكتار بطور همزمان استفاده شده است. لذا براي جنگلهاي زاگرس از كارايي بسيار مطلوبي برخوردار است.
جنگلهاي انبوه :
جنگلهاي انبوه به جنگلهايي گفته مي شوند كه بين 50 تا 100 درصد تاج پوشش دارند اين جنگلها به دو زير طبقه بدون تخريب ( تاج پوشش 75 تا 100 درصد با موجودي بيش از 110 متر مكعب در هكتار ، چنين جنگلهايي بصورت نادر و استثنايي ديده مي شوند ) و زير طبقه با كمي تخريب ( 50 تا 75درصد با موجودي 75 تا 110 متر مكعب در هكتار در قبرستانها و مناطق خاصي ديده مي شوند. ) تقسيم مي شوند.
جنگلهاي نيمه انبوه :
جنگلهاي نيمه انبوه به جنگلهايي گفته مي شوند كه بين 25 تا 50 درصد تاج پوشش با موجودي بين 50 تا 75 متر مكعب در هكتار دارند. اينگونه جنگلها 26 درصد جنگلهاي زاگرس را در بر مي گيرند.
جنگلهاي تنك :
جنگلهاي تنك به جنگلهايي گفته مي شوند كه شديدا تخريب يافته اند و بين 5 تا 25 درصد تاج پوشش با موجودي بين 10 تا 50 متر مكعب در هكتار دارند. اينگونه جنگلها 46 درصد جنگلهاي زاگرس را در بر مي گيرند.
جنگلهاي مخروبه :
جنگلهاي مخروبه به جنگلهايي گفته مي شوند كه شديدا تخريب يافته اند و در بسياري از مواقع تقريبا نابود شده اند. در كل اينگونه جنگلها به دو زير طبقه مخروبه ( با تاج پوشش 1 تا 5 درصد و موجودي 4 تا 10 متر مكعب ) و جنگلهاي شديدا مخروبه ( با تاج پوشش كمتر از يك درصد و موجودي كمتر از 4 متر مكعب ) تقسيم مي شوند.
رويش :
ازدياد هر يك از عواملي چون قطر ، ارتفاع ، سطح مقطع ( رويه زميني) ، حجم و غيره در يك درخت زنده را در طي زمان رويش مي نامند.
رويش جاري:
عبارت است از مقدار ازدياد هر يك از عوامل قطر ، ارتفاع در طول يكسال
رويش در دوره :
رويش در دوره عبارتست از افزايش هريك از عوامل ذكر شده در طول دوره مورد نظر
متوسط رويش :
عبارت است از ميزان متوسط رويش در طي يك دوره
رويش كل:
عبارت است از مقدار هريك از عوامل ذكر شده در طي سالهاي مورد نظر ( مجموع رويشهاي سالانه )
ضريب شكل درخت :
قطر درخت در محل طوقه زياد و در بالا كمتر است اين امر در درختان متفاوت متغيير است . بعضي درختان داراي تنه راست ، بعضي مخروطي شكل .. اين تغيير حالت را با ضريبي نشان مي دهند كه ضريب شكل ناميده مي شود.
تاريف يا جدول حجم:
به جداول حجم يك يا دو عامله ( قطر و ارتفاع درختان ) كه با آنها مي توان حجم درختان را اندازه گيري كرد تاريف يا جدول حجم گفته مي شوند.
ارتفاع غالب :
در سوئيس در جنگلهاي همسال ارتفاع 100 اصله درخت از قطور ترين درختان در يك هكتار و در سن 50 سالگي يك توده را به عنوان ارتفاع غالب محاسبه مي كنند.
درجه حاصلخيزي :
اگر در توده جنگلي فوق همراه با بررسي ارتفاع غالب سن درختان هم محاسبه گردد ، به آن درجه حاصلخيزي توده گفته مي شود. با دارا بودن سن روي محور افقي و ارتفاع روي محور عمودي منحني هايي شكل مي گيرد با مراجعه به آن مي توان به درجه حاصلخيزي رويشگاهها پي برد.
در جنگلهاي نا همسال متوسط ارتفاع طبقات قطري را به عنوان درجه حاصلخيزي مورد استفاده قرار مي دهند.
تراكم:
تعداد درخت و درختچه موجود در هر هكتار جنگل را تراكم مي نامند.
ناحيه رويشي زاگرس:
به ناحيه چين خورده گيهاي زاگرس از پيرانشهر در آذربايجان غربي تا ميناب در استان هرمزگان با گونه هاي بلوط ، بادام و بنه گفته مي شود ( دفتر مطالعات و هماهنگي سازمان جنگلها و مراتع كشور ).
جنگلهاي زاگرس :
به ناحيه اي از چين خوردگيهاي زاگرس كه از پيرانشهر آغاز و در فيروز آباد استان فارس كه در آن گونه هاي مختلف بلوط و گونه هاي همراه آن گسترده است گفته مي شود ( ديدگاه فتاحي در كتاب بررسي جنگلهاي بلوط زاگرس ، موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع ).
گونه هاي بومي:
گونه هاي بومي به گونه هاي گفته مي شوند كه در طي سير توالي و تواتر به سازگاري کامل در یک مکان رسيده و در طي مراحل مختلف رويشي به بذر نشسته و قادر به زادآوري طبيعي مي باشنند.
گونه هاي غير بومي:
گونه هاي غير بومي به گونه هاي گفته مي شوند كه از محل اصلي رشد به محل جديد وارد مي شوند و ممكن است در طي مراحل رويشي با افت رويشي یا خشك شدن مواجه گردند . اما اگر در طی مراحل رویشی از خود سازگاری نشان داده و تولید به بذر نمایند و از آنها نهالهای جدید بار بیاید به آنها گونه های غیر بومی سازگار گفته می شوند.
دير زيستي:
عبارتست از دوره اي كه تا پايان آن دوره درخت سالم باقي مي ماند و از آن مرحله به بعد پوسيدگي در درخت آغاز مي گردد. درختان بومي داراي دير زيستي واقعي مي باشند ولي در ساير محلها اگر پرورش يابند دير زيستي آنها ممكن است ،كاهش يابد.
توسعه پايدار:
كميسون جهاني محيط زيست و توسعه پايدار واژه توسعه پايدار را چنين توصيف مي نمايد .
توسعه اي كه احتياجات كنوني را برآورده نمايد بدون اينكه با قابليت نسلهاي آينده در تامين نيازهاي خود معامله كند.
بهره برداري پايدار تنها در مورد منابع تجديد شونده قابل اجرا است . بدين معني كه بهره برداري از يك چنين منابع بايد در محدوده ظرفيت و قابليت تجديد شوندگي قرار داشته باشد.
ساير تعاريف توسعه پايدار با ديدگاههاي متفاوت :
- در اكولوژي توسعه پايدار عبارت است از پايداري در ارتباط با حفظ محيط زيست
- از نظر فرهنگي : پايداري عبارت است برنامه هايي كه مورد پذيرش مردم باشد.
- از لحاظ اقتصادي : توسعه پايدار به برنامه هايي گفته مي شود كه سود آور باشند
- در كشاورزي : هدف از پايداري ايجاد ثبات محيطي ، اجتماعي و اقتصادي است.
اقتصاد پايدار:
اقتصاد پايدار به معني زندگي بشر در چهار چوب ظرفيت قابل تحمل اكوسيستمهاي پشتيبان است. و اقتصاد پايدار محصول توسعه پايدار است و چنين اقتصادي منابع زير بنايی خويش را حفاظت مي نمایند.
تحول:
بررسي سير توالي در محيط (چه مثبت و چه منفي) را تحول گويند.تحول مثبت منجر به رشد ونمو پوششهاي گياهي و تحول منفي موجب سير نزولي و قهقرايي آن مي گردد.
تبديل:
تبديل يا ترانسفورميشن : يعني عوض كردن ساختمان جنگل مانند تبديل جنگل پهن برگ به سوزني برگ
تغيير:
تغيير يا كانورسيون يعني تغيير جزيي در ساختمان جنگل مانند تبديل جنگل شاخه زاد به شاخه و دانه زاد
جنگل زدايي:
كاهش سطح جنگلها از نظر كمي و كيفي را در طول زمان بهر نحو و شكلي كه انجام گيرد جنگل زدايي مي نامند.
تخريب جنگل :
معادل جنگل زدايي است و عبارت است كاهش توان توليد و خارج شدن جنگل از حالت تعادل و قرار گرفتن در مسير قهقرايي و تنزل كيفيت آن در اثر عوامل طبيعي يا مداخلات انسان
ايجاد شرايط پايدار در اكوسيستم هاي جنگلي:
– تامين خدمات زيست محيطي
– حفظ تنوع گونه اي
– برنامه ريزي ارزشهاي تفرجي و اكوتوريسم
– پرهيز از بهره برداري بي رويه
– ايجاد صنايع سازگار با جنگلداري
– همياري و كمك به تشكلهاي جنگلداري
– حفظ جنگلهاي بكر و طبيعي در هر ناحيه اكولوژيكي
– رعايت معيارهاي حفاظت از جنگلها با بهره برداري بهينه از آن
– ارزيابي مرتب جنگل در دوره هاي 5 و 10 ساله
تنوع زيستي:
به مجموعه اي از گونه هاي گياهي ، جانوري و ميكرو ارگانيسمها در يك مكان و زمان معين تنوع زيستي مي گويند. هرچه میزان تنوع زیستی بالاتر باشد پایداری آن بیشتر است.
توده های خالص :
به توده هایی از یک گونه ( طبیعی یا دست کاشت )که بصورت اجتماعی در یک مکان خاص زندگی می کنند ، توده خالص گفته میشود. مانند توده های نارون یا توده های خالص صنوبر. پایداری در این توده ها اندک بوده و در مقابل عوامل جوی ، آفات و امراض دارای پایداری کمی هستند. طلای خالص یا 24 عیار بسیار نرم و انعطاف پذیر است . برای تهیه زیورآلات طلا و جواهر آنرا با درصدی از فلزات مانند مس ، الومینیوم … ترکیب می کنند تا پایداری مناسب را داشته باشند.
حتی در میان جامعه انسانی دست نخورده و نسبتا خالص بردباری و آسیب پذیری آنها بسیار بالاتر از جوامع چند قومیتی است. مطالعات جهانی نشان داده هر چه تنوع گونه ها در یک مکان بیشتر باشد پایداری آن جامعه بیشتر خواهد بود.
فلور:
به مجموعه گياهان در يك منطقه ، فلور آن منطقه مي گويند.
فون:
به مجموعه جانوران در يك منطقه فون گفته مي شود.
فون و فلور:
به مجموعه تمامی جانوران و گیاهان( ریز تا درشت ) در یک منطقه فون و فلور گفته میشوند. با حذف گونه های شاخص جانوران یا گیاهان پایداری و ثبات آن جامعه یا اکوسیستم سیرنزولی پیدا و ممکن است به قهقرا ختم گردد.
اكولوژي جنگل:
علمي كه ارتباط بين عناصر يا ارگانيسمهارا با محيط زنده و غير زنده مورد مطالعه قرار مي دهد اکولوژی گویند.
اتكولوژي:
مطالعه ارتباط افراد با محيط را اتكولوژيگويند.
سين اكولوژي :
مطالعه اجتماعات گياهي با محيط را سين اكولوژي گويند.
فيزيونومي:
مطالعه وضع ظاهري يك توده را فيزيونومي گويند.
فيتوسوسيولوژي:
علم مطالعه جوامع گياهي را فيتوسوسيولوژي يا جامعه شناسي گياهي مي نامند.
آگروفارستري:
كاشت درختان در داخل يا حاشيه مزارع كشاورزي به منظور توليد چوب و كاهش فشارهاي وارده بر جنگلها را آگروفارستري گويند.
سياست جنگل:
سياست جنگل علمي است كه در تصميم گيريها دخالت نموده و معين مي كند كه بايد جنگل را به چه سمتي هدايت كنيم. تا در آينده به اهداف مورد نظر برسيد .
منابع طبيعي قابل تجديد:
منابع طبيعي قابل تجديد به منابعي گفته مي شوند كه تجديد شدن آن با حيات آنها همراه باشد. مانند جنگلها ، انواع اکوسیستمهای گیاهی و جانوری
منابع طبيعي غير قابل تجديد :
منابع طبيعي قابل غير قابل تجديد به منابعي گفته مي شوند كه بعد از استفاده قابل تجديد نيستند و از بين مي روند. مانند منابع نفتی و معدنی
زمين زراعي :
به كليه اراضي كشاورزي ( ديم و آبي ) كه در آنها عمليات كشت و كار انجام مي شود گفته مي شوند.
اراضي طبيعي :
اراضي طبيعي به كليه اراضي جنگلي ، مرتعي ، بيابانها ، منابع آبي و آبزيان … گفته مي شود.
پارك:
محلي است اعم از جنگل يا مرتع كه بمنظور حفظ منظر و پوشش گياهي جانوران ، آثار طبيعي و فرهنگي و استفاده تفرجي مردم يا انجام برنامه هاي آموزشي و پژوهشي تحت مديريت تفرجي و حفاظتي در مي آيد.
پارك جنگلي طبيعي:
به مناطقي از جنگل گفته مي شوند كه بخاطر موقعيت مكاني مناسب و جذابيتها و ويژگيهاي طبيعي تحت مديريت تفريحي و حفاظتي در مي آيند.
پارك جنگلي دست كاشت:
به مناطقی از مناطق بدون جنگل یا جنگلهای تخریب یافته اتلاق میگردند که با اجرای جنگلکاری بصورت دست كاشت و مراقبت، نهایتا به پارک جنگلی تبدیل مي شوند .
پارك طبيعت:
پارك طبيعت به مناطقي اطلاق مي شوند كه به سبب وجود پديده هاي طبيعي استثنايي داراي ارزشهاي زيبا شناسي و تفرجي بالفعل و بالقوه مي باشند.
ذخيره گاه جنگلي:
به مناطقي داراي گونه يا گونه هاي در حال انقراض يا نادر يا آسيب پذير يا مورد تهديد يا گونه هاي بومي با ويژگيهاي خاص اطلاق ميشوند.
ذخاير طبيعي:
به مناطقي گفته مي شوند كه داراي ذخاير طبيعي بكر و دست نخورده باشند و معمولا تحت قرق قرار ميگيرند تا از هر گونه عوامل تخريبي در امان باشند.
اراضي جنگلي :
اراضي جنگلي به اراضي اطلاق مي شوند كه مشمول يكي از دو بند زير باشند.
الف- زمينهايي ميباشند كه در آن آثار وجود جنگل از قبيل نهال يا پاجوش يا كنده درختان جنگلي بطور گروهي يا پراكنده وجود داشته باشد مشروط بر آنكه در تاريخ ملي شدن جنگلها ( 1341) تحت كشت نباتات يكساله و يا آيش زراعت نبوده باشند.
منابع مورد استفاده :
- ارسطو، سعيد ،1374، مباني اقتصادي – عملي اداره جنگلها ، انتشارات دانشگاه تهران
- بلنديان ، هوشنگ ، 1378، شناخت جنگل، دانشگاه بين المللي امام خميني (ره)
- بنان ، غلامعلي ، 1343، جنگلداري علمي و عملي ، انتشارات سازمان جنگلباني ايران
- ثابتي ، حبيب ا.. 1357 ، جنگلهاي ايران
- جليلي، عادل، 1379، تنوع زيستي و تنوع گياهي ،انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
- زاهدي اميري ، قوام الدين ،1381 ، جنگلهاي ما… آينده ما ، فصلنامه ساعي شماره چهارم ، انجمن علمي – پژوهشي جنگلداري دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران
- زبيري ، محمود ، 1373 ، آماربرداري در جنگل ، انتشارات دانشگاه تهران
- سيماي عمومي زاگرس ، 1375 ، دفتر مطالعات و هماهنگي سازمان جنگلها و مراتع كشور
- شامخي ، تقي ، جزوه سياست جنگل ، دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران
- فتاحي ، محمد ، 1373 ، ايده هاي نو براي طبقه بندي جنگلهاي زاگرس ، مجله جنگل و مرتع شماره 23
- فتاحي ، محمد ، 1373 ، بررسي جنگلهاي بلوط زاگرس ، انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
- فتاحي ، محمد ، 1379 ، چگونگي مشاركت در طرحهاي مديريت منابع جنگلي ،جزوه تدريس شده در كارگاه آموزشي ترويجي جنگلداري و جنگلكاري در كرمانشاه
- فتاحي ، محمد ، 1379 ، مديريت جنگلهاي زاگرس ، انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
- فتاحي ، محمد ، 1373 ، بررسي سوزني برگان غير بومي در كردستان ، انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
- قنادكار سرابي ، محمود، 1378 ، مقدمه اي بر ذخاير جنگلي ، معاونت امور جنگلهاي خارج از شمال
- مصدق ، احمد ، 1375 ، جنگل شناسي ، انتشارات دانشگاه تهران
- يخكشي ، علي، 1356، ارزش اجتماعي و اقتصادي جنگل ، انتشارات دانشگاه تهران