یادداشت ها و تصاویری را که در پایین ملاحظه میفرمایید مربوط به  ورودیهای سال 1351 شمسی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران هستند.

تعداد دانشجویان آن سال دانشکده منابع طبیعی  50 نفر بودند.

در کل دو دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی با 200 عضو هیات علمی  دارای 800 نفر دانشجو در مقاطع مختلف بودند.

کل دانشجویان همان سال دو دانشکده رویهم 200 نفر بودند ،  یعنی به ازای هر استاد 4 دانشجو وجود داشت.

خاطرات دوران دانشجویی :

از مهمترین خاطرات سال اول  می توان به  بازدید های مختلف از جنگلهای شمال کشور ، مناطق کویری استان خوزستان و مناطق مرکزی کشور ،  استانهای قم ، خرم آباد ، خوزستان ، مازندران ، گیلان ….و غالب شهرهای مختلف مسیر راه  نام برد.

شکل شماره 1 یکی از نخستین مسافرتهای سال اول به شمال کشور جنگل خیروردکتار است  و همین  عکس در یکی از روزنامه های داخلی دانشگاه به چاپ رسیده بود.

                                      عکس 2 در یکی از گردنه های منتهی به شمال کشور 

شکل شماره 3 و 4   و 5 عکسهای دسته جمعی در  سواحل دریای خزر ،شمال کشور و جاده چالوس  در سال 1351

دانشگاهها در آن سالها از رونق بالا با امکانات مناسب برخورداربودند. لذا در فصول خوب سال بازدید از مناطق شمال( فصل پاییز ) و جنوب غربی کشور ( خرم اباد ، خوزستان  در اسفند ماه ) انجام میشد ،تا با منابع طبیعی در اقصی نقاط کشور  آشنایی پیدا کنند.

شکلهای شماره 6 و 7 بازدید از خوزستان به ویژه منطقه شن های روان الباجی که در حال تثبت شن های روان از طرف سازمان جنگلها و مراتع کشور اجرا میشد  و سپس از شهرهای اهواز ، خرمشهر و آبادان  بازدید به عمل امد.

حضور دانشجویان در میدانهای ورزشی دانشکده و سایر اماکن عادی بود. در زمستانها برای علاقمندان  به اسکی  در دو منطقه گاجره ( کرج ) و     آبعلی در شرق تهران  با اتوبوس دانشکده ، لباس و چوب اسکی  مجانی، رفتن به تاتر وسینما های مهم تهران با اتوبوس زردرنگ  دانشکده منابع طبیعی که از طرف فائو به دانشکده اهدا شده بود انجام میگرفت . این اتوبوس در سالهای پایانی با اتوبوس بنز جدیدی جایگزین گردید.

شکل شماره 8  تصویری از ورودی تونل کندوان در مسیر جاده کرج به چالوس و شکل شماره 9 تصویری از  برگشت از آمل به تهران در محدوده کوه  دماوند 

1 – سلف سرویس  دانشکده ها :

سلف سرویس دانشکده توسط هیات مدیره انتخابی از دانشجویان با بهترین مواد غذایی با کیفیت  درجه یک در سه وعده غذایی ( صبحانه ، نهار و شام ) با قیمت روزانه 25 تا حداکثر 30 ریال  بطور دایم برقرار بود.  و کسانی که قادر به تهیه ژتون روزانه یا هفتگی نمی شدند ، می توانستند از بوفه داخل رستوران با مواد عذایی بدون برنج استفاده نمایند.

شکل شماره  10 تصویری از دانشجویان غرب کشور ( کرمانشاه ، کردستان ، آذربایجان غربی ، لرستان )دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی که تعدادی از آنها عضو هیات مدیره رستوران و تعاونیها بودند.

شکل شماره  11تصویری از دانشجویان  کردستان ، آذربایجان غربی و بلو چستان در محوطه دانشکده کشاورزی سمت راست از چپ نویسنده این متن

2 – دادن خوابگاه  مجانی به تمام دانشجویان :

با امدن هر دانشجوی تازه وارد که در کنکور قبول شده بود کافی بود بلیط اتوبوس از  شهرستان به تهران را میداشت. بعد از ثبت نام در همان روز تشک ، پتو ، بالش مجانی در خوابگاههایی با اتاق های دو یا 4 نفره  به صورت رایگان انجام میشد.

شکل شماره 12بازدید دانشجویان همشهری و هم زبان از سایر  دانشگاهها و دانشکده های تهران در روزهای جمعه با بهترین پذیرایی در رستوران دانشکده  (  نفر سوم از سمت راست ایستاده نویسنده این متن   )

3 – دادن وام شرافتی:

به هر دانشجو  مبلغ 50 تومان وام شرافتی داده میشد تا بعد از  فارغ التحصیلی آنرا پرداخت نمایند  تا مجددا این وام در اختیار دانشجویان جدید قرار گیرد. با این مبلغ به راحتی غذای روزانه و ماهیانه ، خرید لباس ، لواز التحریر و کتاب ، رفتن به سینما و تئاتر، گردشهای علمی  فراهم میگردید و احدی با مشکلات مالی و خوابگاهی مواجه نمی گردید.

دانشجو در آن سالها  به قدری ارزشمند بودند که بهر جا ( تاتر، سینما ، ورزشگاهها ، اسکی  ) پا می گذاشت با احترام ویژه مواجه و به محض گفتن دانشجو هستیم  ما را در صفهای طولانی به جلوی صف می بردند.

4 – شرکت تعاونی دانشجویی:

دانشجویان با وارد شدن به دانشکده ها با انتخاباتی آزاد چند نفر را به عنوان هیات مدیره رستوران و جند نفر به عنوان هیات مدیره  شرکت تعاونی

انتخاب میگردند.

 

 

 

 

 

شکلهای13  و14  نمایی از ورودی رستوران و بوفه آن

5 – سالن های ورزشی مجانی  با لباس مجانی 

شکلهای شماره   15  تا  17 استخر روباز  دانشکده ، پیست اسکی آبعلی و گاجره  

 

6 – کلاسهای زبان مجانی 

7 – سینما  با پخش بهترین فیلمهای روز دنیا در بالای رستوران با کمترین مبلغ

8 – دانشکده ها با بهترین آزمایشگاههای به روز دنیا  

9 – پل کپی همه دروس بصورت مجانی

10- کتابهای دانشگاهی با 50 درصد تخفیف با قیمت پایین  

 

 دو خاطره از دوران دانشجویی : 

 

 1 – هجوم شبانه نیروهای امنیتی به خوابگاه  دانشجویان :

تظاهرات در طی دوران دانشجویی آن سالها فوق العاده شدید بود و گاها توسط نیروهای گارد متفرق میشدند. اما بدترین خاطرات دوران دانشجویی ما هجوم شبانه نیروهای امنیتی در ساعات بین 1 تا 2 نیمه شب به خوابگاههای دانشجویان بود. گویا تعداد ماشین های  ریوها  و اتوبوسهایی که با خود آورده بودند ، بالغ بر 70  دستگاه ماشین بود. من در ان سال در خوابگاه شماره 2  و در طبقه دوم و یک اتاق دونفره  بودیم.  ما  در خواب بودیم، درب تک تک اتاقها را باز کرده ، برقها را روشن و ما را از خواب بیدار کردند . بالای سر هر کدام یک نیروی نظامی با کلاه خود فلزی ایستاده بود و با تابیدن نور لامپ درخشندگی کلاه خود مشخص بود. طبیعی بود تعدادی با زیر شلواری و تعدادی با شورت خوابیده بودند. به محض بیدار کردن ما را  تک تک  از اتاق بیرون بردند، گفتند در راهرو دست ها بالا و رو به دیوار و سر را به هیچ طرفی برنگردانید و بایستید. حتی اجازه پوشیدن زیر شلواری به آنهاییکه با شورت خوابیده بودند ،ندادند.

بیرون که رفتیم در یک لحظه دیدیم، همه دانشجویان آن طبقه  رو به دیوار راهرو ایستاده اند .  تک تک ما را به داخل اتاق بردند کل وسایل شخصی و امکانات مارا با دقت جستجو کردندو به هر چیز غیر عادی مانند شب نامه ، یا دست نوشته ها یا کتاب های سیاسی برمیخوردند آن نفر را به عنوان جرم تلقی و آن نفر را  با خود می بردند.

در آن شب بالای 40 نفر دانشجو را با خود بردند.  دانشجویان بازداشتی از هفته های بعد، بصورت اندک آزاد و برای آنهاییکه اعلامیه های سیاسی یا کتاب همراه داشتند حدود 2 تا چند ماه در بازداشت باقی ماندند .بعد از اتمام دوره زندانی ، آنها را مجددا وادار میکردند به سر کلاسهاشون برگردند و بدون مشکل به تحصیلات خود ادامه دادند. بجز یک نفر که تا پایان دوره تحصیلات چهار ساله خبری از آن دانشجو ،شنیده نشد.

 

 2 – بازدید نخست وزیر  آقای  عباس هویدا از خوابگاه دانشجویان :

در یکی از روزهای اواسط فصل بهار و روز جمعه سال سوم دانشجویی بودیم که اقای عباس هویدا  نخست وزیر با پیکان سرمه ای رنگی بدون هیچ همراهی ( نیروی حفاظتی )  یا اطلاع قبلی  وارد محوطه خوابگاههای شماره 1 و 2 گردیدند.

اقای هویدا پیکان سرمه ای  خود را جلوخوابگاه  شماره 1 پارک و به چند دانشجو که در محوطه بودند ،گفته بود دانشجویان را صدا بزنید، بیان پایین با هم صحبت نماییم.  به همه اطلاع دادند  من هم که در طبقه دوم خوابگاه شماره یک بودم، از بالکن اتاق محوطه را نگاه کردم، دیدم تعدادی دانشجو دور ایشان جمع شده اند.  بعضی دانشجویان شیطان و زبل از آن بالا صدا میزدند عباس آقا دوتا چای بیارید طبقه… اتاق …

اقای هویدا با عصاش اشاره میکرد بیا پایین ، کنار هم چای بخوریم ( در خوابگاه شماره 2 یک بوفه کوچکی بود که توسط اقایی به نام عباس اقا اداره میشد).

بهر حال حدود  100 نفری که در خوابگاهها حضور داشتند، پایین امدند ، سوال و جوابها آغاز و به اتفاق هم از محوطه خوابگاهها با پای پیاده و عبور از بلوار ذوب آهن به طرف رستوران و دانشکده کشاورزی حرکت کردند.

راستش با امدن نخست وزیر به محوطه خوابگاه و دانشکده من دست به قلم شدم تا شکایتی را به ایشان برسانم . پدرم در شهرستان زمینی را برای احداث خانه شخصی خریده بود،  مالک با رئیس ثبت شهرستان از دادن پاسخ مثبت خود داری و کار شکنی میکردند و شکایت های ایشان به نتیجه نمیرسید. در ان سالهای دانشجویی،  ارتباط ما با خانواده ، صرفا از طریق نوشتن نامه و پست کردن ان امکان پذیر بود. پدرم در یکی از نامه ها مشکل زمین را طرح کرده بود.  منم از فرصت استفاده و شکایتی را تنظیم و دادم دست نخست وزیر مملکت که به داد پدرم برسند.

با پایان سال تحصیلی و برگشت من به شهرستان پدرم گفت شما نامه به نخست وزیر داده بودید ، گفتم بلی ، گفت دستشون درد نکند ،مشکل مارا بر طرف و به حقمان رسیدیم.  در طول آن تابستان که در زادگاهم بودم رئیس اداره ثبت که با مالک تبانی کرده بود چند مرتبه به من در مغازه پدری مراجعه  و اعلام آقای مهندس ،اگر مشکلی پیش امد، به من خبر دهید، سریع براتون حل وفصل می  نمایم.

یکی از سئوالاتی که من با دادن عریضه دست نویس ،بدون پاکت تحویل آقای هویدا دادم  ،دانشجویی از اقای هویدا پرسیدند؟ این چه سرزمینی  است که  دانشگاه ساری و به ویژه دانشکده کشاورزی آنرا  با چند استاد پاره وقت با چندین برابر تعداد دانشجویان این دانشکده باز کرده اید؟  شما با این اقدامات دارید، آبروی دانشگاههای مادر  را به مخاطره میندازید؟ در حالیکه این دانشکده با آنهمه قدمت و 200 استاد تمام وقت سالانه 200 دانشجو پذیرش دارد ؟ چگونه اجازه داده اید با چند استاد پاره وقت ، نبود امکانات آزمایشگاهی و استاد 600 دانشجو را پذیرش نمایند؟ هویدا در پاسخ اعلام ما نیاز به مهندسین فراوان برای توسعه کشاورزی کشور داریم و مشکلات آنها به زودی مرتفع میگردد( چون خیلی وقت صرف نوشتن عریضه کردم متوجه سایر سئوالات نشده بودم ). 

 

اسامی دانشجویان ورودی سال 1351 دانشکده منابع طبیعی  دانشگاه تهران 

بعد از گذشت 51 سال  طبیعی است اتفاقات زیادی  رخ داده ( حتما از کلیپ  بیائید قدر همدیگر را بدانیم در همین سایت دیدن نمایید  )  بنابراین به ظور خلاصه   سرگذشت آنها در پنج  گروه زیر  دسته بندی شده اند .

گروه اول :  دوستانی که در سال 1352 تغییر رشته دادند و  به گروههای پزشکی پیوستند.

۱- دکتر مدینه (عضو گروه)

۲- دکتر مکاری

۳- دکتر نیکزادآملی (آمریکا)

۴- دکتر پرهام (انباز) (عضو گروه)

۵- دکتر نیکزاد (خبری ندارم)

گروه دوم : افرادی که به رحمت ایزدی پیوسته اند . اما نام و یاد آنها در سینه تک تک ماها باقی مانده اند، عبارتند از:

۶- محمد فتوحی  ۷- حسین فتاحی  ۸- سعید آقاجانی  ۹- سید داوود شریعتی

شکل  18 در سمت راست دونفر جلوی سید داود شریعتی و محمد فتوحی که با علامت دایره ای ابی رنگ روی شلوارهاشان مشخص شده اند همراه با نفر وسط ایستاده پشت سر نفر نشسته  درجلو حسین فتاحی هر سه نفر در این تصویر  به رحمت ایزدی پیوسته اند.

شکل شماره  19 سه نفری که با یک خط ابی مشخش شده اند عبارتند از  نشسته سعید آقاجانی ، ایستاده بالای سرش حسین فتاحی و نفر سمت چپ آن محمد فتوحی هستند . اقای فتوحی در همان  تابستان سال اول ، اقای حسین فتاحی بعد از فارغ الحصیلی و سعید اقا جانی  دو دهه بعد از فارغ الحصیلی به رحت ایزدی پیوسته اند.

گروه سوم : افرادی که اطلاعی از آنها در دست نیست .  این افراد عبارتند از :

۱۰- امین نظافتی

۱۱- اکبری سنه

۱۲- منصور امین

۱۳- حیدر آرمین

۱۴- مصطفی صناعی

۱۵- عباس معتقدی لاریجانی.

گروه چهارم:  8 نفری که عضو گروه نیستند یا بنا به مشکلات کاری یا خانوادگی بعضی از آنها حضور کمرنگی دارند ، عبارتند از :

۱۶- بیژن تجربه‌کار

۱۷- علی نخعی

۱۸- غلامرضا پورفتح‌الله

۱۹- احمد محمودزاده

۲۰- حسین رسالتی (اجاک)

۲۱- رضا ابوالفتحی مقدم

۲۲- حسین جعفری گیو

۲۳- احمد توکلی

۲۴- سیدحسین حسینی.

گروه پنجم : دوستان عزیزی که اعضای گروه همکلاسی هستند. در دو کانال تلگرام و واتساپ با هم در ارتباط هستند و توسط مدیر گروه عزیزمان جناب قاسم فرودمدی مدیریت میگردد. ضمننا در سالروز تولد هر کدام  از همکلاسی ها برنامه خاص و ویژه ای را ترتیب و در گروه اعلام می نمایند.

۲۵- محمد فتاحی

۲۶- قاسم فرومدی

۲۷- سعید فربخش

۲۸- علی هناره

۲۹- سلیمان محمدی

۳۰- حسن محمودی راینی

۳۱- امان دامغانی

۳۲- یوسف گرجی بحری

۳۳- علی‌اصغر درویش صفت

۳۴- سید مرتضی مرتضوی جهرمی

۳۵- اسماعیل حسن‌نژاد

۳۶- کمال هاشمی

۳۷- علیرضا محمدی

۳۸- جانعلی عربدشتی

۳۹- منصور جعفرکریمی

۴۰- خانم مهین براتی

۴۱- خانم شیرین ثابتی

۴۲- خانم مینا مرعشی

۴۳- محمود باقرزاده

۴۴- رضا توکل

۴۵- سیدعلی اکبر سیدزاده

۴۶- هاشم کنشلو

۴۷- فریدون خسروزاد

۴۸- مصطفی شهریارپور

۴۹- علی باطبی

نفر ۵۰ ؟؟

بیشتر همکلاسی های حاضر غالبا در گردهمایی بزرگ سالیانه دانشکده ها حضور می یابند  و دیده به دیدار همدیگر شاد میگردد.

 

 

 

 

 

 

شکل شماره 20  و 21 تصاویری از همکلاسی ها در سال 1399 در گردهمایی بزرگ از راست به چپ جمشید اقا زمانی ، منصور کریمی ، قاسم فرومدی آابوالفتحی، مصطفی شهریاری محمد فتاحی و مرتضی مرتضوی  و در تصویر 21 خطیر ، ابوالفتحی ، فتاحی ، خسروزاد و

گردهمایی بزرگ سالیانه دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی :

این گردهمایی  هر ساله در آخرین پنجشنبه  اردیبهشت ماه  ( بجز دوره کرونا ) با مشارکت فعال همه فارغ التحیصلان دانشکده های  کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران  از سالهای 1340  به بعد  که توانایی  رفت و آمد به دانشکده  را دارند آغاز و به مدت یک روز  ادامه می یابد. طبیعی است غالب مشارکت کنندگان میانسال به بعد هستند و از اقصی نقاط کشور در ان حضور می یابند . بعد از احوالپرسی و گرفتن عکسهای یادگاری همراه با پذیرایی نسبتا مناسب ، درخواست میگردد جهت ارائه گزارش هیات مدیره به سالن آمفی تاتر گروه شیمی مراجعه نمایند. تعدادی که خوش فکر تر هستند مجلس را با آواز ، شعر  یا بیان خاطراتی  از دوران دانشجویی  تعریف و توصیف و با خنده همگان مواجه خواهد شد.

نهایتا با نهاری در سلف سرویس دانشکده  به یاد خاطرات دوران دانشجویی به ویژه در دوران تظاهراتها با کوبیدن قاشق  و چنگال بهم  یا کوبیدن به میز نهارخوری ….خاطره های ان دوران های قبلی خود را  تداعی و نهایتا  این مشارکت جمعی به پایان خواهد رسید.

 نکته قابل توجه :

از همکلاسی عزیزمون جناب قاسم فرومدی مدیر گروه محترم  ، که بعد از جند دهه با تلاش فوق العاده و مستمری که به عمل آوردند ، همه را در یک گروه به نام همکلاسی ها گردآوردی و خوشبختانه در  ارتباط با همدیگر هستیم . بنابراین از تمام زحماتی که تاکنون کشیده و در آینده ادامه خواهد یافت ، کمال تشکر و قدر دانی داریم  .

 

کلیه تصاویر از ارشیو شخصی ، اکثریت عکسها به ویژه ئر محوطه رستوران و دانشکده توسط عکاس رشیدی خیابان دانشکده انجام گرفته است.

همکلاس های ارجمندی که نظر و دیدگاهی  برای اصلاح دارند مراتب را اعلام تا اقدام گردد.